(مِنْ كُلِّ أَمْرٍ) را متعلق به كلمه مابعد آن كه «سلام» است بدانيم كه معناى آن چنين
مى شود:
اين
شب سالم است از هر كار و حادثه شر و يا چيز بد.
اين
احتمال دو ارتكاب خلاف ظاهر دارد[1] و عقل هم
آن را رد مى كند.
دوم)
جار و مجرور را متعلق به تنزل سابق بداينم و حرف «من» را به معناى كلمه «مع/ با»
بدانيم كه معناى آن چنين مى شود: ملائكه و روح در شب قدر با هرچيز حكيم نازل مى
شوند يا براى تقدير حتمى هرچيز نازل مى شوند كه حرف «مِن» به معناى حرف «لام» مى
باشد و كلمه تقدير را نيز مفروض بگيريم، آنچه كه از بعضى از روايات به دست مى آيد؛
ترجيح فرض اول از قول ثانى است
[1] . اولًا كه متعلق جار و مجرور متأخر است نه متقدم،
ثانياً تقرير كلمه شر يا سوء براى توصيف كلمه« أمر» به هر حال إذن ممكن است تكوينى
باشد و ممكن است تشريعى، بنا بر اينكه ملائكه داراى اراده و اختيار باشند و ممكن
است هر دو قسم باشد؛ چه به اين وجه، چه به وجه دوم و چه به قول اول.