شب
و روز چهارمين و پنجمين چيزى است كه خداوند به آن سوگند ياد فرموده، در سوره عم
مىفرمايد: وَ جَعَلْنا نَوْمَكُمْ سُباتاً وَ جَعَلْنَا اللَّيْلَ لِباساً
وَ جَعَلْنَا النَّهارَ مَعاشاً، خواب شما را مايه آرامش، و شب را
لباس و نهار را مايه زندگى قرار داديم.
ظاهر
سياق آيات اين است كه دو ضمير (جلاها و يغشاها) به سوى شمس برمىگردد. ولى بعضى يا
جمعى از مفسرين، ضميرها را به سوى زمين كه در آيه مذكور نيست برگردانيدهاند، كه
از نظر معنى مناسبتر است.
بلى
نهار زمين را روشن مىگرداند و شب آن را مىپوشاند[1].
شب و روز از حركت كره زمين به دور خودش پيدا مىشود، در هر حصه زمين كه مقابل
خورشيد قرار گيرد، روز و در حصه ديگرش شب متحقق مىشود. علت درازى روزها و شبها
در كرات بزرگى حجم كره و با سرعت حركت آن است. و علت كوتاهى آن كوچكى حجم و يا
كندى حركت آن مىباشد.
[1] . و نيز صحيح است بگوييم خورشيد روز و شب را
مىآورد و صحيح است كه شب و روز را به حركت زمين نسبت بدهيم، اسناد يك پديده به هر
يكى از اجزاى علت عقلا و عرفا اشكالى ندارد.