وقتى
همه حمد و سپاس براى خدا باشد ممكن است گفته شود پس مخلوقات مستحق حمد نيستند و
سپاسگذارى انسانها در مقابل همديگر جايز نباشد ولى سپاسگذارى مخلوقين هم جايز است
و منافاتى با رجوع همه سپاسها بخداوند ندارد. وقتى زيد لباسى را بكسى ميدهد مستحق
سپاسگذارى است ولى بايد توجه كرد كه ماده اين لباس از فعل خداوند است.
اراده
زيد و اسباب مالكيت او و بالخره دستدهنده او از خداوند است و لذا حتى در افعال
اختيارى انسان نيز سپاس بخداوند برميگردد. بلى ممكنات در حدوث و در بقا در ذات و
صفات و افعال خود به افاضه واجب الوجود محتاج اند و همين است معناى ربوبيت او و
همين ربوبيت دليل رجوع همه حمدها بذات مقدسه اوست.
ميگويند
رب بمعناى مصلح و مربى و مالك است و لفظ مرادف آن در فارسى پروردگار است.
خداوند
تبارك و تعالى اولا خالق و آفريدگار كائنات است.
ثانيا
مالك هرچيز ميباشد ولى ملكيت او مانند ملكيت ما اعتبارى نيست بلكه مالكيت او حقيقى
است، و علت مالك حقيقى معلول خود است.
و
ثالثا پروردگار همه موجودات و مربى همه اشيا است، چنانچه تنها او مدبر جهانها است
و تدبير يا عين ربوبيت است يا يك مرتبه نازله آن، بهر حال جز خداوند كسى مدبر و رب
مخلوقات نيست و ملائكه در تدبير جهان تا حدودى باذن و قوه خداوند ماموريت دارند.
ولى انبياى گرامى و ائمه طاهرين هيچ نقشى در خلقت و تدبير و ربوبيت كائنات ندارند
و توحيد مسلمان نبايد به غلو و زيادهروى آلوده گردد.
قانون
تخلفناپذير علّيت
شكى
نيست كه در نظام كائنات علل و معاليل وجود دارند و علوم