2- فكر قائم به روح است نه به مغز

قسمت پذيرى حكم عام وكلى ماديات است ولى فكر و علم چون عمل روح است قسمت پذير نيست مثلًا اگر مغز را دونصف جدا بسازيم آيا معلومات مانيز تنصيف خواهد شد، از دكتر فلاماريون نقل شده: بيمارى تحت معالجه من قرار داشت كه مغزش به مجموعه چركى تبديل شده بود، لكن هوش و معلومات خود را تا آخرين لحظه حفظ نموده بود.

تجديد خاطرات سالهاى گذشته يكى ديگر از دلايل روح است چون سلولهاى بدن و حتى مغز چندين مرتبه عوض شده اند. نويسنده- و بسيار افراد ديگر- خاطرات تلخ و شيرين دوران كودكى و سالهاى اول خود را بياد مى‌آورند چون روح ثبات دارد همه چيز را حفظ مى‌كند.

از اقسام فكر تجريد (برهنه كردن و حذف خصوصيات فردى و شخصى تابه يك مفهوم كلى برسيم) و تجزيه دو تركيب ذهنى بجهت تحصيل مجهولات جز در پناه روح تحقق نمى يابد. فكر و معلومات و تصديقات فاقد وزن و شكل است و تجزيه ناپذير.

ثمّ انّ قوله تعالى: «وَ إِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِنْ بَنِي آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَ أَشْهَدَهُمْ عَلى‌ أَنْفُسِهِمْ أَ لَسْتُ بِرَبِّكُمْ قالُوا بَلى‌» الأعراف: 172 من أجل الاشهاد و السؤال عن ربوبية الله و قول الذرية بالاثبات و اتمام الحجة عليهم تدلّ على تقدّم الروح القائم به الادراك و التفكّر و العقل. فلاحظ. و كأنه يشير الى كون الروح روحانية الحدوث.

3- دستگاه عكس بردارى عجيب!

گفته مى‌شود درقرن بيست در امريكا دستگاهى را اختراع كردند كه شبيه تلويزيون عكس بر دارى دقيقى دارد كه مى‌تواند در نبود افراد عكس بردارى نمايد و چهره افرادى‌را كه يك ساعت پيش آنجا نشسته بودند با آن دستگاه مشخص نمايد!