نام کتاب : تفسير منهج الصادقين فى الزام المخالفين نویسنده : كاشانى، ملا فتح الله جلد : 9 صفحه : 113
و تعذيب شما موافق اراده الهى باشد و بر ظاهر ماه نوشته شده كه لا
اله الا اللَّه محمد رسول اللَّه خلق القمر و خلق الظلمات و النور و در باطن آن
مرقوم گشته كه خلق اللَّه الخير و الشر بقدرته يبتلى بهما من يشأ عمن خلق طوبى لمن
اجرى اللَّه الخير على يده و ويل لمن اجرى الشر على يده و مراد آنست كه او سبحانه
خالق اقتدار و تمكين و آلات شر است نه خالق نفس شر خوشا حال كسى كه لطف الهى شامل
حال او شده مرتكب فعل خير است و واى مر شخصى را كه در باديه خذلان فرو مانده بعمل
شر مشغولست و بجهة عظم انتفاع نيرين است كه او سبحانه اول بيان آن نموده در معرض
امتنان و بعد از آن اشاره بنعم ديگر كرده فرمود كه وَ النَّجْمُ
و گياهى كه برويد و او را ساقى نباشد كه بآن قايم شود و بجهة آن بر روى زمين منبسط
گردد چون بعضى بقول وَ الشَّجَرُ و نباتى كه برآيد و او را ساقى
بود كه بآن راست بايستد يَسْجُدانِ سجده ميكنند يعنى فرمان مىبرند
خداى را بطبع و طوع در هر چه از براى آن مخلوقند و اصلا از آن امتناع نمينمايند
مثل فرمانبردارى ساجدان از اهل تكليف و گويند سجود ايشان بسايه است يا بتحرك و
تمايل ايشان برياح و نزد اهل تحقيق سجود ايشان دلالت آنهاست بر آنكه حادثند و
ايشان را صانعى و مدبرى هست كه مستحق سجود است و بعضى گفتهاند كه ايشان را سجودى
خاص است كه ما را بر آن وقوفى و اطلاعى نيست هم چنان كه بر تسبيح ايشان علم نداريم
كما قال اللَّه تعالى وَ لكِنْ لا
تَفْقَهُونَ تَسْبِيحَهُمْ
و نزد مجاهد مراد به نجم كواكباند و سجود ايشان طلوع آنهاست از مطالع خود و
بدانكه حق نظم در اين دو جمله آن بود كه چنين باشد كه و اجرى الشمس و القمر و اسجد
النجم و الشجر يا الشمس و القمر بحسبانه و النجم و الشجر يسجدان له تا اين دو جمله
مطابق ما قبل خود باشند لكن تجريد ايشان از آنچه دالست بر اتصال اشعار است بآنكه
وضوح آن مستغنى از بيانست و وصل معنى معنى از وصل لفظ چه معلومست كه حسبان و سجود
مقدر بتقدير او است نه بغير او و ادخال عاطف بينهما بجهة اشتراك آنهاست بر اينكه
آنچه محسوس ميشود از تغيرات احوال اجرام علويه و سفليه بتقدير و تدبير او سبحانه
است و صاحب كشاف آورده كه ترك واو عطف در جمله اولى قياس بر سنن تعديد است چنان كه
دانسته شد و ذكر آن در جمله ثانيه جهت تناسب آن بجمله اوليست زيرا كه چون شمس و
قمر از آيات سماوىاند و نجم و شجر از آيات ارضى پس بينهما من حيث التقابل تناسب
خواهد بود و ديگر غالب انست كه سما و ارض بدون يكديگر مذكور نميشوند در عرف عام پس
بينهما تقاربى باشد و نيز جريان شمس و قمر مشارك سجود نجم و شجر است در انقياد
آنها بامر الهى پس از اين حيثيت نيز بينهما مناسبتى باشد و بجهت اشتراك تقدير و
تدبير است
نام کتاب : تفسير منهج الصادقين فى الزام المخالفين نویسنده : كاشانى، ملا فتح الله جلد : 9 صفحه : 113