responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير منهج الصادقين فى الزام المخالفين نویسنده : كاشانى، ملا فتح الله    جلد : 5  صفحه : 360

مايل شده بيكطرف‌ يُرِيدُ ميخواست آن ديوار أَنْ يَنْقَضَ‌ آنكه بيفتد و از بيخ در گردد و اسناد اراده بديوار مجاز است يعنى نزديك بود بافتادن‌ فَأَقامَهُ‌ پس خضر راست كرد آن را به اينكه اساسش بسنگ و گل استحكام داد و بروايت ابن عباس آن را در هم شكست و باز بساخت آن را و بقول ابن جبير ديوار كج شده بود خضر دوش بر آن نهاد راست شد و از وهب نقلست كه درازى آن ديوار سيصد كز بود القصه چون موسى مشاهده كرد كه خضر آن ديوار را راست كرد قالَ‌ گفت اهل ديه ما را جاى ندادند و طعام نيز نفرستادند پس بچه جهت ديوار ايشان را راست كردى‌ لَوْ شِئْتَ‌ اگر ميخواستى‌ لَاتَّخَذْتَ‌ هر آينه فرا ميگرفتى‌ عَلَيْهِ‌ بتعمير آن ديوار أَجْراً مزدى تا بآن طعام مى‌خريديم و سد جوع خود ميكرديم‌ قالَ‌ گفت خضر هذا اينست‌ فِراقُ بَيْنِي وَ بَيْنِكَ‌ جدايى ميان من و تو يعنى گفته بودى اگر نوبت سيم چيزى پرسم با من صحبت مدار اينك وقت فراق رسيد اضافه فراق بظرف بر سبيل مجاز است مرويست كه از موسى پرسيدند كه سختيهاى دنيا از جور فرعون و غير آن كدام بر تو دشوارتر بود گفت اينكه خضر (ع) مرا گفت‌ هذا فِراقُ بَيْنِي وَ بَيْنِكَ‌ سَأُنَبِّئُكَ‌ زود باشد كه آگاه سازم ترا اى موسى‌ بِتَأْوِيلِ ما لَمْ تَسْتَطِعْ‌ بتفسير آنچه نتوانستى‌ عَلَيْهِ صَبْراً بر آن شكيبايى نمودن و از حيثيت ظاهر بر آن انكار كردى و از باطن امر بيخبر بودى‌ أَمَّا السَّفِينَةُ اما آن كشتى‌ فَكانَتْ لِمَساكِينَ‌ پس بود مر محتاجان را كه ده برادر بودند پنج بيمار و از كار وامانده و پنج ديگر ملاحان كه بجهة تحصيل معيشت‌ يَعْمَلُونَ فِي الْبَحْرِ كار ميكردند در دريا فَأَرَدْتُ‌ پس خواستم كه بحكم خدا أَنْ أَعِيبَها آنكه آن را سوراخ سازم و عيب‌ناك گردانم‌ وَ كانَ وَراءَهُمْ‌ و هست در پيش روى ايشان يا در عقب ايشان‌ مَلِكٌ‌ پادشاهى كه او را جلندى بن گزگز و يا متولة بن جلندى ازدى ميگويند يَأْخُذُ كُلَّ سَفِينَةٍ ميگيرد هر كشتى درست كه ميبيند غَصْباً بغصب يعنى از كشتيبانان باز ميستاند من آن كشتى را معيوب كردم تا او را غصب نكند و آن محتاجان بكلى محروم نگردند حق نظم تا آخر أَنْ أَعِيبَها است از قوله‌ وَ كانَ وَراءَهُمْ مَلِكٌ‌ زيرا كه اراده تعييب مسبب است از خوف غضب و تقديم آن بجهة عنايتست آيه دليلست بر آنكه مسكين اگر قادر بر مالى باشد كه وفا نكند بقوت سنة او از مسكنت بيرون نميرود

وَ أَمَّا الْغُلامُ‌ اما پسر كشته گشته‌ فَكانَ أَبَواهُ‌ پس بودند پدر و مادر او مُؤْمِنَيْنِ‌

نام کتاب : تفسير منهج الصادقين فى الزام المخالفين نویسنده : كاشانى، ملا فتح الله    جلد : 5  صفحه : 360
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست