نام کتاب : شناخت نامه قرآن بر پايه قرآن و حديث نویسنده : محمدی ریشهری، محمد جلد : 1 صفحه : 487
پارهاى از آنها را نقل مىكنيم تا خواننده، به شگفت آيد و ديده [ى
افراد بىخبر و كوردل]، بينا شود؛ چرا كه اين سخنان، با وجود نابخردانه بودنشان،
[جمعى را] گمراه كرده بود و على رغم سست بودنشان، [شمارى را] لغزانده بود. البتّه
ميدان جهل و نادانى، پهناور است! هر كس در آنچه از او نقل مىكنيم، بينديشد و به
نادانى او پى ببرد، سزاوار است كه خداوند را بر فهمى كه روزىِ او كرده و علمى كه
به وى عطا كرده است، سپاس گويد.
از
جمله سخنانى كه وى مدعّى بود از آسمان بر او نازل شده، اينهاست: «سوگند به شب تار،
و گرگ سياه، و بچّه شتر گوش بُريده، كه اسَيد به حرم، بىحرمتى نكردند!». او اين
جملات را در باره اختلافى كه ميان گروهى از پيروانش به وقوع پيوست و براى داورى نزد
او آمدند، به زبان آورد.
نيز
گفت: «سوگند به شب تار، و گرگ درنده كه اسَيد، هيچ تر و خشكى را نَبُريدند!».
و
نيز مىگفت: «سوگند به گوسفندان و رنگهاى آنها، و از همه شگفتتر، گوسفندان سياه
و شيرهاى آنها، گوسفندان سياه و شيرهاى سفيد، كه اين، شگفتى محض است! و آب را به
شير آميختن، روا نيست. شما را چه شده است كه همداستان نمىشويد؟!».
و
مىگفت: «اى قورباغه، دختر دو قورباغه! قور قور كن كه چه خوش، قور قور مىكنى؟!
بالايت، در آب است و پايينت در گِل. نه نوشندهاى را باز مىدارى، و نه آبى را
تيره مىگردانى. نصف زمين، ما راست و نيمِ ديگرش، قريش را؛ امّا قريش، قومى
متجاوزند».
و
مىگفت: «سوگند به زنان بذرافشان! سوگند به زنان دروگر! سوگند به زنان بوجار كننده
گندم! سوگند به زنان دستاس كننده! سوگند به زنان نانپز! سوگند به زنان تريد
كننده! سوگند به زنان لقمهگير، از پيهِ آب شده و روغن، كه شما بر چادرنشينان،
برترى داده شدهايد، و شهرنشينان، بر شما پيشى نگرفتهاند! پس، از روستاى خود،
دفاع كنيد، و مستمند را پناه دهيد، و با ستمگر، دشمنى ورزيد».
روزى
مُسَيلَمه با سَجاح دختر حارث بن عُقبان- كه او نيز مدّعى پيامبرى بود- ملاقات
كرد. سجاح به او گفت: چه چيزى به تو وحى مىشود؟
نام کتاب : شناخت نامه قرآن بر پايه قرآن و حديث نویسنده : محمدی ریشهری، محمد جلد : 1 صفحه : 487