responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : اخباريگرى، تاريخ و عقايد نویسنده : بهشتى، ابراهيم    جلد : 1  صفحه : 36

اخباريانى را كه در مخالفت با مجتهدان كوتاهى نمى‌كردند، ادامه‌دهنده راه پيشينيان دانست؛ بلكه چنان كه گفته شده، تنها وجه اشتراك بين اين دوگروه، در اين است كه همه آنان به اخبار عمل مى‌كنند؛ ولى اخباريگرى به صورت مكتبى در مقابل اجتهاد و فقاهت كه هم حجّيت ظواهر كتاب و سنت نبوى را نفى كند و هم عقل و اجماع را حجّت نداند و هم اجتهاد و تقليد را حرام بداند، قبل از محمّدامين استرآبادى وجود نداشته و پديده‌اى است كه خود استرآبادى آن را به وجود آورده و به حساب متقدّمان گذاشته است.[1]

شهيد محمّدباقر صدر هم نخست مى‌پذيرد كه در زمان گذشته، علمايى بوده‌اند كه به متن روايات اكتفا مى‌كردند و علامه‌حلّى از آنان تعبير به «اخبارى» كرده است، و سپس مى‌گويد:

فرق است بين اخباريگرى به‌عنوان يك مسلك و شيوه فقهى- كه مرحوم استرآبادى مؤسّس آن است-، و بين اخباريگرى به‌عنوان يك مرحله از مراحل رشد فقهى. قبل از تأليف المبسوط توسط شيخ‌طوسى، فقها به ذكر متن روايات به‌عنوان حكم مسائل اكتفا مى‌كردند، و از محدوده متن روايات خارج نمى‌شدند، و به حكم فروعاتِ خارج از روايات نمى‌پرداختند؛ اما شيخ‌طوسى كه در المبسوط[2] لبه اعتراض‌هايش متوجه همينهاست، پا را از اين فراتر نهاد و به فروعات خارج از روايات نيز پرداخت و آنها را بر قواعد كلى تطبيق كرد.[3]

دلايل اخباريان بر ديرينگى‌

اخباريانى چون محمّدامين استرآبادى كه مدّعى‌اند مسلك اخباريان، پيشينه كهنى تاريخى دارد، به دو دليل تمسّك كرده‌اند:

1. وجود گروهى همنام‌

برخى از علماى اهل‌سنّت و بزرگان شيعه در سده‌هاى پيشين، لفظ «اخبارى» را در كتاب‌هاى خود، براى گروهى خاص به كار برده‌اند. به استناد چنين كلماتى،


[1]. قواعد استنباط الاحكام، ج 1، ص 15؛ نقدى بر اخباريگرى، ص 12- 13.

[2]. ر. ك: المبسوط، ج 1، ص 2.

[3]. المعالم الجديدة للُاصول، ص 80- 81.

نام کتاب : اخباريگرى، تاريخ و عقايد نویسنده : بهشتى، ابراهيم    جلد : 1  صفحه : 36
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست