به مسائل بالا به طور طبيعى احتمال خطاى در قرائت قرآن موجود بود. خصوصا كه كلمات و حروف، بدون نقطه و حركت بودند.
شايد برخى از قرائات مذكور در صفحات قبل ناشى از همين عدم مهارت در كتابت و قرائت باشد. مثلا به ابو حنيفه و عمر بن عبد العزيز نسبت مىدهند كه مىخواندند: «انّما يخشى اللّه من عباده العلماء»- به رفع اللّه و نصب علماء[1] شايد اين قرائت ناشى از كمسوادى و عدم مهارت در قرائت و كتابت بوده باشد. اما موقعيت دينى و سياسى اين دو شخصيت مانع از نسبت دادن بىسوادى به آنها شد؛ و لذا اين را به عنوان قرائت آنها وانمود كردند. و حتى كسانى آنقدر جرأت به خرج دادند كه اساسا اين نسبت را منكر شده آن را دروغ بدانند[2] همين احتمال درباره موارد زير صادق است:
و يا قرائت: ابن عامر: و كذلك زين للمشركين قتل اولادهم شركائهم به رفع قتل نصب اولاد و جر شركاء[6] و يا: قرائت حسن بصرى: «ما تلوته عليكم و لا (أدرأتكم) به» آن را با همزه مىخواند در حالى كه از «دريت» است.
و يا: قرائت يحيى بن وثاب، اعمش و حمزه: «و ان تلوا، او تعرضوا» به ضم «لام»
[1] النشر فى القراءات العشر، ج 1، ص 16. الاتقان، ج 1، ص 76. الجامع لاحكام القرآن، ج 14، ص 344. البرهان، زركشى، ج 1، ص 341 و التمهيد فى علوم القرآن، ج 2، ص 44 و 45.