نام کتاب : حكمت نامه حضرت عبد العظيم الحسنى نویسنده : محمدی ریشهری، محمد جلد : 1 صفحه : 248
بعضى از كباير، بزرگتر يا مانند آن است، يا عقل حكم مىكند كه كبيره است، يا در اذهان دينمداران، بزرگ شمرده مىشود، يا نصّى (آيه و روايتى) وارد شده كه كبيره است.[1]
5. علّامه طباطبايى قدس سره در تفسير آيه 31 از سوره نساء، پس از بيان حديثى كه در متن از حضرت عبد العظيم عليه السلام آورديم، مىفرمايد:
قريب به همين معنا، از اهل سنّت، و منسوب به ابن عبّاس، روايت شده است.
از اين روايت، دو چيز به دست مىآيد:
اوّل آن كه: گناه كبيره، گناهى است كه نهى سخت در آن باشد، به وعده به آتش يا اصرار در نهى، در قرآن يا در روايت، همان طور كه از موارد استدلال حضرت عليه السلام معلوم مىشود و ضمناً معنى حديث كافى: «كبيره آن است كه خدا آتش را به سبب آن، واجب كند» ظاهر گرديد. پس واجب كردن و وعده آتش، اعم است از آن كه در قرآن باشد يا در روايت پيغمبر صلى الله عليه و آله.
گمان مىكنم كه آنچه از ابن عبّاس نقل شده هم همين طور و اعم از تصريح و تلويح در قرآن يا احاديث باشد و شاهد بر اين، روايت ابن عبّاس (در تفسير طبرى) است: «كبيره هر گناهى است كه خداوند با آتش يا غضب يا لعنت يا عذاب، آن را ختم كرده باشد»، و مبيّن مىگردد كه روايت ديگر وى (در تفسير طبرى و غير آن): «هر آنچه را كه خداوند نهى فرموده، كبيره است»، مخالفت در معناى كبيره نيست؛ بلكه منظور، بزرگ نمودن همه گناهان است بالنسبه به حقارت انسان در مقابل عظمت پروردگار.
دوم، آن كه: منحصر كردن گناهان كبيره در روايات گذشته و آينده يا در هشت يا در نُه عدد- كه در برخى روايات نبوى از طريق اهل سنّت رسيده-، يا در بيست عدد (مثل همين روايت سابق)، يا در هفتاد (مثل روايات ديگر)، همه و همه به مناسبت اختلاف در بزرگى و كوچكى گناهان است، همان طور كه از جمله امام عليه السلام: «و بزرگتر از همه گناهان، شرك است» استفاده مىشود.[2]