نام کتاب : حكمت نامه حضرت عبد العظيم الحسنى نویسنده : محمدی ریشهری، محمد جلد : 1 صفحه : 20
اى ابو حمّاد! هنگامى كه چيزى از امور دينى در منطقهات براى تو مشكل شد، از عبد العظيم بن عبد اللَّه حسنى بپرس و سلام مرا به او برسان.[1]
اين تعبير، به روشنى نشان مىدهد كه حضرت عبد العظيم عليه السلام در عصر خود، مجتهد توانمندى بوده كه بر اساس اصول و قواعدى كه از اهل بيت عليهم السلام در اختيار داشته، مىتوانسته ديدگاههاى اسلام ناب را در زمينههاى مختلف اعتقادى و عملى، استخراج كند و به پرسشهاى مردم پاسخ گويد.
بنا بر اين، ايشان تنها يك محدّث و راوى احاديث اهل بيت عليهم السلام نبوده است؛ بلكه از علماى بزرگ خاندان رسالت بوده كه پس از معصومان، توان پاسخگويى به مسائل علمى را داشته و توانمندى علمىاش مورد تأييد و تصديق امام هادى عليه السلام قرار گرفته است.[2]
[1]. شناختنامه حضرت عبد العظيم حسنى عليه السلام و شهررى/ مجموعه رسالههاى خطّى و سنگى: ص 23( رساله« رسالةٌ فى فضل عبد العظيم عليه السلام»، صاحب بن عبّاد).
[2]. در اين جا مناسب است به مزاحى از آية اللَّه اراكى، مرتبط با شخصيت علمى حضرت عبد العظيم عليه السلام اشاره كنم: در تاريخ 4/ 4/ 1373 ش، همراه آية اللَّه على اكبر مسعودى، توليت وقت آستان حضرت معصومه عليه السلام، با استاد بزرگوارم حضرت آية اللَّه محمّدعلى اراكى رحمه الله ديدارى داشتم. پس از احوالپرسى، آقاى مسعودى مرا به عنوان توليت آستان حضرت عبد العظيم معرّفى كرد. آية اللَّه اراكى فرمود:« مىگويند: سه كس، شهيد سه چيز شدند. آن سه، عبارت اند از: حضرت عبد العظيم عليه السلام، سيّد مرتضى و حاج محسن عراقى!» و در ادامه توضيح دادند كه:« حضرت عبد العظيم عليه السلام با اين كه از كبار محدّثين است، ولى امامزاده بودنش، محدّث بودن او را شهيد كرده. معمولًا حضرت عبد العظيم را به عنوان يك عالم و محدّث نمىشناسند؛ بلكه او را يكى از امامزادگان تلقّى مىكنند.
سيّد مرتضى، به عكس، امامزاده بودنش شهيد فقاهتش شده. با اين كه او مانند حضرت عبد العظيم عليه السلام چهار واسطه بيشتر تا امام معصوم ندارد، ولى كسى او را به عنوان امام زاده نمىشناسد!
و سوم، حاج محسن عراقى، با اين كه وى از فقهاى بزرگ بود و از نظر علمى، در حدّى بود كه در جلسهاى در نجف كه آقا ضيا عراقى هم حضور داشته، يك نيمروز با آخوند خراسانى در رابطه با" جواز اجتماع امر و نهى" بحث مىكردند و هيچ يك قدرت مُجاب كردن ديگرى را نداشتند؛ ولى چون ثروتمند بود، ثروت، فقاهتش را شهيد كرد. مردم او را به عنوان يك ثروتمند مىشناسند و نه يك عالم و فقيه!». ايشان در ادامه افزودند:« شأن نزول اين ماجرا، قسمت اخير آن است».
نام کتاب : حكمت نامه حضرت عبد العظيم الحسنى نویسنده : محمدی ریشهری، محمد جلد : 1 صفحه : 20