responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : همپاى انقلاب نویسنده : موسوى اردبيلى، سيد عبدالكريم    جلد : 1  صفحه : 559

تأكيد ورزيده است، رعايت كنيم.

در جلسه قبل كه در نماز جمعه خدمتِ شما رسيدم، به يكى از آن اصول، اشاره كردم.

آن اصل، اين بود كه ما اگر مى‌خواهيم كشورمان را بازسازى كنيم، بايد از رفاه‌طلبى، عافيت‌طلبى، اسراف، تبذير و هواپرستى دورى كنيم و بر كار و تلاشمان بيفزاييم.

اگر مردمِ يك كشور بخواهند روز به روز بر رفاه‌طلبى، ثروت پرستى و بيكارىِ خود بيفزايند، آن كشور هرگز بازسازى نخواهد شد. براى بازسازى كشور، ما بايد تعطيلات را كم كنيم و كار و تلاشمان را افزايش دهيم. بايد اسراف را حرام بدانيم و قناعت، پيشه كنيم. بايد سختى‌ها را تحمل كنيم تا بتوانيم مشكلات را برطرف نماييم.

اصل ديگرى كه خداوند در قرآن اهميتِ بسيارى به آن داده، اصل حرمتِ تمايل و اعتماد به ستمگران است. من چهار آيه از آياتى را كه مربوط به اين اصل است، در اينجا يادداشت كرده‌ام و براى شما تلاوت مى‌كنم.

خداوند در قرآن مى‌فرمايد:

«وَ لا تَرْكَنُوا الَى الَّذينَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّكُمُ النَّارُ وَ ما لَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ اوْلِياءَ ثُمَّ لا تُنْصَرُونَ»[1]

[به ستمكاران ميل مكنيد كه آتش بسوزاندتان. شما را جز خدا هيچ دوستى نيست و كس يارى‌تان نكند.]

خطابِ اين آيه شريفه، مطلق است.

به همين دليل، شاملِ پيامبر صلى الله عليه و آله، امام، صحابه، ياران پيامبران عليهم السلام و همه امت اسلامى مى‌شود. كلمه «رُكون» نيز از نظر لغوى به معناى ميل و اعتماد است. بنا بر اين، پيام اين آيه شريفه چنين است: مبادا به كسانى كه در گذشته به شما ستم و اجحاف نمودند، تمايل و اعتماد كنيد. اگر گوشه نظر و چشم اميدى به آنها بيندازيد، آتشِ عذاب خداوند، شما را فرا خواهد گرفت و شما جز خداوند كسى را نداريد كه دستِ شما را بگيرد و به شما كمك كند.

اگر به ستمگرانْ تمايل و اعتماد كنيد، به شما كمك و مساعدت نخواهد شد. در آيه ديگرى خداوند تبارك و تعالى‌ مى‌فرمايد:

«وَ لَوْلا انْ ثَبَّتْناكَ لَقَدْ كِدْتَ تَرْكَنُ الَيْهِمْ شَيْئاً قَليلًا»[2]

[اگر نه آن بود كه پايدارى‌ات داده بوديم، نزديك بود كه اندكى به آنان ميل كنى.]

خداوند در اين آيه شريفه، تنها پيامبر صلى الله عليه و آله را مخاطب قرار داده است. خداوند در بعضى از آيات قرآن، تنها پيامبر صلى الله عليه و آله را مخاطب قرار داده و با شديدترين لحن با او سخن گفته تا ديگران حسابِ كار خودشان را بكنند.

در اين آيه شريفه، خداوند به پيامبر صلى الله عليه و آله مى‌فرمايد: من بودم كه دستِ تو را گرفتم.

اگر يارى و كمكِ من نبود، نزديك بود كه در شما اميد بسيار كوچكى پديد آيد كه از بيگانگان و دشمنان، خيرى به شما برسد؛ اما من دستِ تو را گرفتم و نگذاشتم اين لغزشِ گمراهانه در تو به وجود آيد.

حال اگر پيامبر صلى الله عليه و آله آن لغزش را مرتكب شده بود و آن تمايلِ بسيار كوچك و اميد به خيرِ بيگانگان در ايشان متحقق شده بود، چه اتفاقى صورت مى‌گرفت؟ خداوند در آيه شريفه بَعد، به اين سؤال پاسخ مى‌فرمايد.

خوب به اين پاسخ دقت كنيد؛ زيرا خداوند با اين پاسخ، تكليفِ ما را هم روشن كرده است.

خداى متعال در آيه بعد مى‌فرمايد:

«اذاً لَاذَقْناكَ ضِعْفَ الْحَياةِ وَ ضِعْفَ الْمَماتِ ثُمَّ لا تَجِدُ لَكَ عَلَيْنا نَصيراً»[3]

[آنگاه تو را دو چندان در دنيا و دو چندان در آخرت عذاب مى‌كرديم و براى خود در


[1]- همان.

[2]- سوره اسراء( 17)، آيه 74.

[3]- همان، آيه 75.

نام کتاب : همپاى انقلاب نویسنده : موسوى اردبيلى، سيد عبدالكريم    جلد : 1  صفحه : 559
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست