عِبادَ اللَّه اتَّقُوا اللَّه! بندگان خدا، تقوا پيشه كنيد. متقى باشيد. پرهيزكار باشيد. تقوا و پرهيزكارى، زاد و توشه سفر آخرت است.
در خطبه دوم، در باره سه موضوع، مطالبى را خدمتتان عرض مىكنم.
اين روزها، مصادف با سالگرد شهادت شهيد چمران است. به همين مناسبت، يادى از ايشان مىكنيم.
كسانى كه دكتر چمران را مىشناختند، مىدانند كه ايشان فرشتهاى بود در لباس انسان.
در طهارت نفس و تهذيب نفس، داراى فضايل و كمالاتى بود كه كمتر كسى بدان دست مىيابد.
شهيد چمران سراسر وجودش، گفتارش، كردارش، فكرش، سخنش، عبادتش و شهادتش سرشار از فضيلت و كمال و ادب و انسانيت و تعهد و مسئوليت بود. از روزى كه من با ايشان آشنا شدم تا هنگامى كه ايشان شهيد شدند، همواره به گونهاى خيلى روشن، من اين صفات را در ايشان درك مىكردم.
شهيد چمران عارفِ بِاللَّه بود، عاشق خدا بود، عاشق آخرت بود، زاهد و تاركِ دنيا بود، مبارزى شجاع در راه حق بود، مجمع كمالات و فضايل بود، زندگى بسيار آبرومندى كرد و شهادتى پر افتخار نصيبِ او شد.
شهيد دكتر چمران سهم بسيار بزرگى در اين انقلاب دارد. در پاوه، اهواز، سوسنگرد و سرتاسر كردستان و خوزستان، تلاشها و جنگهاى فراوانى در دفاع از استقلال ايران انجام داد.
سرانجام، شهيد چمران در راه دفاع از اسلام و مردم به شهادت رسيد و به رحمتِ خدا رفت. خدايش بيامرزاد و به بازماندگان او صبر عطا فرمايد.
دومين موضوعى كه در اين خطبه در باره آن سخن مىگويم، مسئله روز ما، يعنى انتخاب مرجع است.
از هنگامى كه ما خودمان را شناختيم، تقليد را شناختيم و با مسئله مرجعيت ارتباط پيدا كرديم.
از زمانى كه معمول شده است كه مراجع، رساله عمليّه بنويسند و در اختيار مردم قرار دهند و مردم رساله عمليه مراجع را بگيرند و عمل كنند، تا به امروز، انتخاب مرجعْ مكانيسم خاصّى دارد. البته شايد در دورههاى قبل از اين، انتخاب مرجع به صورتهاى ديگر بوده است.
به ياد دارم كه در گذشته، مىگفتند:
طبيعىترين انتخاب، انتخاب مرجع است؛ زيرا هيچ گونه توطئه و بازىِ سياسى و امثال آن، در اين انتخاب راه ندارد.
معمولًا چنين بوده است كه وقتى مرجعى از دنيا رفت، مردم به عالِم و امام جماعت