بميرد يا كشته شود، شما به آيين پيشين خود باز مىگرديد؟ هر كس كه باز گردد، هيچ زيانى به خدا نخواهد رسانيد.
خدا سپاسگزاران را پاداش خواهد داد.]
در قرآن مجيد در چهار مورد از رسول اكرم صلى الله عليه و آله به نام «محمد» تعبير آورده شده است. يكى از آن چهار مورد، اين آيه شريفه بود كه برايتان تلاوت كردم.
در اين آيه شريفه، خداوند بر مطلبِ بسيار حساس و مهمّى دست گذاشته و بر آن تأكيد نموده است.
در تاريخ سياسى همه ملتها و جامعههاى انقلابى، لحظات سرنوشت ساز و حساسى پيش مىآيد. شايد حساسترين لحظه در تاريخ هر انقلاب، هنگامى است كه يك امت انقلابى پس از تلاشهاى فراوان و پيشبرد انقلاب، رهبر خود را از دست مىدهد.
در تمام انقلابها و نهضتهاى اجتماعى مانند نهضتهاى انبيا، انقلابهاى مردمى، انقلابهاى سياسى و حتى انقلابهاى باطل، لحظه از دست دادنِ رهبر، بسيار سرنوشت ساز است.
اين لحظه سرنوشت ساز، پس از رحلت حضرت موسى عليه السلام و همچنين پس از شهادت حضرت رسولاكرم نيز پيش آمد.
در انقلابهاى ديگر مانند انقلاب هند، روسيه و ويتنام نيز اين مرحله حساس پيش آمد.
هر انقلاب بر طبق ويژگىها و طبيعتِ خود، دوستان و دشمنانى دارد. طبيعى است كه وقتى يك انقلابِ فراگير و گسترده، مواجه با يك امت يا منطقه وسيع باشد، همه مردم با آن دوست يا همگى با آن دشمن نخواهند بود؛ بلكه گروهى با آن دشمناند و گروهى ديگر، دوستدار آن هستند.
وقتى يك انقلاب به پيش مىرود، كم كم راه خود را باز مىكند، جاى خود را باز مىكند، دشمنان را شكست مىدهد و بر آنان چيره مىشود. دشمنان انقلاب با توجه به انگيزههايى كه دارند، دست از دشمنى بر نمىدارند؛ بلكه در گوشهاى در كمين و در انتظارِ فرصت مىنشينند، تا هر گاه بتوانند از انقلاب، انتقام بگيرند. اين وضعيتِ دشمنان انقلاب است.
هر انقلاب، هواداران و پيروانى هم دارد كه براى پيروزىِ آن زحمت مىكشند، سرمايهگذارى و خدمتگزارى مىكنند و قربانى مىدهند.
افرادى كه براى پيروزىِ يك انقلابْ فداكارى مىكنند، به دو دسته تقسيم مىشوند.
دسته اول، افرادِ پاكى هستند كه دنبال سودجويى و منافع شخصىِ خودشان نيستند.
در يك انقلاب خدايى، خدمتگزاران پاك و مخلصِ آن، انگيزهشان از فداكارى براى انقلاب، فقط كسب رضاىِ پروردگار است و قربة الى اللّه حركت مىكنند.
در انقلابهاى غير خدايى، معمولًا هر كس قدمى براى پيروزىِ انقلاب بر مىدارد، هدفش تأمينِ منافع شخصى و كسبِ قدرت و امتيازاتِ مختلف است.
در انقلابهاى خدايى هم يارانِ ناپاك و غير مخلصِ انقلاب، چنين انگيزههايى دارند.
همه ياران انقلاب، چه پاكان و مخلصان و چه سودجويان و فرصتطلبان، انتظارات و اميدهايى از انقلاب دارند. سودجويان به دنبال منافع و پاكان به دنبال آرمانها هستند.
پس از آنكه رهبرِ يك انقلاب از دست رفت، انقلابْ ضعيف مىشود. انقلاب كه ضعيف شد، دوستان و يارانِ انقلاب بر سرِ سهمِ خود از ميراثها و دستاوردهاى انقلاب بر سر و كلّه هم مىزنند. دشمنان فرصت مىيابند تا بر انقلابْ تهاجم كنند.
در اين درگيرىها، يا انقلاب از اصول و آرمانها و راهِ خود منحرف مىشود و يا اينكه به صورتِ كامل از بين مىرود.