responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ره توشه نوجوانان نویسنده : موسوى اردبيلى، سيد عبدالكريم    جلد : 1  صفحه : 38

تمام خدا را مى‌خوانند، ولى وقتى خدا آنها را نجات داد و به ساحل رسيدند دوباره مشرك مى‌گردند»[1].

خلاصه سخن اين كه ذره ذره اجزاء جهان با زبان حال فرياد مى‌زنند كه ما را خالقى است، ولى لحظه‌اى انديشه و تفكر مى‌خواهد تا پيام آنها گرفته شود:

آفرينش همه تنبيه خداوند دل است‌

دل ندارد كه ندارد به خداوند اقرار

اين همه نقش عجب بر در و ديوار وجود

هر كه فكرت نكند نقش بود بر ديوار[2]

اما آنان كه به خاطر غرق شدن در دنيا پرده غفلت وجدان و فطرتشان را پوشانده، از شنيدن اين پيامها محروم خواهند بود:

كى رفته‌اى ز دل كه تمنا كنم تو را

كى بوده‌اى نهفته كه پيدا كنم تو را

غيبت نكرده‌اى كه شوم طالب حضور

پنهان نبوده‌اى كه هويدا كنم تو را

با صد هزار جلوه برون آمدى كه من‌

با صد هزار ديده تماشا كنم تو را[3]


[1]- سوره عنكبوت( 29): آيه 65

[2]- سعدى، كليات مواعظ، قصايد فارسى، در وصف بهار

[3]- فروغى بسطامى، ديوان اشعار

نام کتاب : ره توشه نوجوانان نویسنده : موسوى اردبيلى، سيد عبدالكريم    جلد : 1  صفحه : 38
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست