مفسّران قرآن به دليل مشكلات فوق به تفسير قرآن بر روال موجود پرداختهاند؛ لذا به اين نوع تفسير كمتر توجه شده است.
هدايت، روح قرآن
روح قرآن- يعنى آنچه با وحدت و بساطت كامل در همه جاى قرآن؛ در سوره؛ در آيات؛ در كلمات و در حروف، سريان دارد و به آنها حيات مىبخشد، محتوا مىدهد، جهت مىدهد، انسجام و ارتباط مىدهد- چيست؟ هنگامى كه نويسنده ماهرى تصميم مىگيرد قلم به دست بگيرد و نوشتهاى را آغاز كند، وقتى كه كارش شروع شد، غرض و انگيزه او به شكل هدف جلوهگر مىشود. اين همان علت غائيست كه تصورش مقدم، و وجود و تحققش مؤخّر است؛ حالا موضوع كتاب هر چه مىخواهد باشد، اين روح، در واقع همه كتاب است به شكل جمع و بساطت، و آن كتاب همان روح است، در حال تفصيل و گسترش.
حديثى كه از حضرت على بن ابيطالب (ع) نقل شده (مبنى بر آن كه): «قرآن همهاش در سوره فاتحه است و همه سوره در بسم الله است و همه بسم الله در باء بسم الله و همه باء در نقطه زير باء، و من هستم نقطه زير باء»، جز جمله اخير، بقيه ناظر به همان معنايى است كه گفته شد؛ يعنى قرآن همهاش در «روح قرآن» كه امريست بسيط، بدون عضو و جزء، جمع است. و اما جمله اخير اشاره است به اين كه روح قرآن، هدايت است و «هدايت مجسم» من هستم. همان طور كه در تفسير آيه مباركه