(1) مؤمن شاديش در رخسار و اندوهش در دل است، سينهاش از هر چيز گشادهتر (بردباريش در سختيها بىاندازه) است، و نفسش از هر چيز خوارتر (فروتنيش بسيار) از سركشى بدش مىآيد، و رئاء و خود نمائى را دشمن دارد، 2- اندوه او (براى پايان كارش) دراز، همّت و كوشش (در كارهاى شايسته) بلند است (بر اثر فكر و انديشه) خاموشيش بسيار، وقتش (بطاعت و بندگى) مشغول و گرفته (نعمتهاى خدا را) سپاسگزار (و در بلاها و سختيها) بيشمار شكيبا است، در فكر و انديشهاش (در بندگى و پايان كار) فرو رفته، به درخواست خود (از ديگرى) بخل مىورزد (اظهار حاجت نمىنمايد) خوى او هموار، طبيعتش نرم است (متكبّر و گردن كش و سختگير نيست) 3- نفس او از سنگ محكم سختتر (در راه دين دلير) است در حاليكه او از بنده خوارتر (تواضع و فروتنيش نسبت بهمه بسيار) است.
۳۲۶وَ قَالَ عليه السلام الْغِنَى الْأَكْبَرُ الْيَأْسُ عَمَّا فِي أَيْدِي النَّاسِ.
326 - امام عليه السّلام (در باره چشمداشت نداشتن بمال ديگران) فرموده است
(1) توانگرى بسيار بزرگ آرزو نداشتن است بآنچه (دارائى كه) در دست مردم است (چون كسيكه بمال ديگران چشمداشت نداشت مانند توانگران در رفاه و آسايش است).
۳۲۷وَ قَالَ عليه السلام الْمَسْئُولُ حُرٌّ حَتَّى يَعِدَ.
327 - امام عليه السّلام (در باره وفاى بوعده) فرموده است
(1) كسيكه از او چيزى خواسته شود آزاد است (مىخواهد انجام مىدهد نمىخواهد نمىدهد) تا وقتى كه وعده كند (كه ديگر آزاد نيست بر او است كه بوعده وفا نمايد و خواسته شده را انجام دهد. اين فرمايش با فرمايش بالا در بيشتر از نسخ نهج البلاغه نيست ما هر دو را از نسخه ابن ابى الحديد نقل نموديم).