چه درست باشد) ديگرى را راهنمائى مىنمايد و خود را گمراه مىسازد پس از او پيروى ميكنند و خود معصيت مىنمايد، و (حقّ خود را) تمام مىستاند و (حقّ ديگرى را) تمام نمىدهد، و از مردم مىترسد نه در راه پروردگارش (از ترس آنان كارى را انجام مىدهد كه خدا پسند نيست) و در كار مردم از پروردگارش نمىترسد (بآنان زيان مىرساند و از خدا بيمى ندارد. سيّد رضىّ «عليه الرّحمة» فرمايد:) اگر در كتاب نهج البلاغة جز اين فرمايش نبود همان براى پند سودمند و حكمت رسا و بينائى بينا و عبرت و پند انديشه كننده بس بود.
۱۴۳ وَ قَالَ عليه السلام لِكُلِّ امْرِئٍ عَاقِبَةٌ حُلْوَةٌ أَوْ مُرَّةٌ.
143 - امام عليه السّلام (در باره پايان هر كس) فرموده است
(1) پايان هر كس شيرين (سعادت و خوشبختى) است يا تلخ (شقاوت و بدبختى).
۱۴۴ وَ قَالَ عليه السلام لِكُلِّ مُقْبِلٍ إِدْبَارٌ وَ مَا أَدْبَرَ كَأَنْ لَمْ يَكُنْ.
144 - امام عليه السّلام (در اينكه هر چيز نيست ميشود) فرموده است
(1) براى هر پيشآمدى بر گشتنى است و آنچه برگشت چنان است كه نبوده (خوشى و تلخى دنيا كه هر كس را به نوبت پيش آيد بزوال و نيستى مىگرايد بطوريكه چون بگذرد گويا چنين روز خوشى يا تلخى نبوده است).
۱۴۵ وَ قَالَ عليه السلام لاَ يَعْدَمُ الصَّبُورُ الظَّفَرَ وَ إِنْ طَالَ بِهِ الزَّمَانُ.
145 - امام عليه السّلام (در شكيبائى) فرموده است
(1) فيروزى از شكيبا و بردبار جدا نمىشود هر چند روزگار (سختى) باو دراز گردد.
۱۴۶ وَ قَالَ عليه السلام الرَّاضِي بِفِعْلِ قَوْمٍ كَالدَّاخِلِ فِيه