آورد، و با دشمن آن بجنگد، و به اصلاح حال مردم آن بپردازد، و شهرهاى آنجا را آباد سازد.
2- امر مىنمايد او را به پرهيزكارى و ترس از خدا، و برگزيدن فرمان او، و پيروى از آنچه در كتاب خود (قرآن كريم) بآن امر فرموده از واجبات و مستحبّات كه كسى نيكبخت نمىشود مگر به پيروى از آنها، و بدبخت نمىگردد جز به زير بار نرفتن و تباه ساختن آنها، 3- و اينكه (دين) خداوند سبحان را بدل و دست و زبان يارى كند (بدل ايمان و باور داشته و بدست از دشمن جلو گيرد و به زبان امر بمعروف و نهى از منكر نمايد) زيرا خداوندى كه برتر است نام او ضامن گشته كه يارى كننده خود را يارى كند، و ارجمند دانندهاش را ارجمند فرمايد.
4- و او را امر مىفرمايد كه نفس خود را هنگام شهوات و خواهشها فرو نشاند، و هنگام سركشيها آنرا باز دارد (تا عنان بدست او نيافتاده و در سختيهايش نيافكند) زيرا نفس به بدى وامىدارد (آدمى از شرّ او آسوده نيست) مگر كسيرا كه خدا رحم فرمايد (حضرت امام موسى ابن جعفر از پدران خود عليهم السّلام روايت كرده كه امير المؤمنين عليه السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله گروهى از لشگريان را بجنگ فرستاد چون باز گشتند، فرمود: خوشا بحال گروهى كه از جهاد اصغر فراغت يافتند و برايشان جهاد اكبر باقى مانده است، گفتند يا رسول اللّه جهاد اكبر چيست؟ فرمود: جهاد و زد و خورد با نفس، پس فرمود: بالاترين جهاد، جهاد كسى است كه با نفس خود كه با اوست جهاد كند).