39 - از نامههاى آن حضرت عليه السّلام است بعمرو ابن عاص (كه بر اثر گمراهى و پيروى از معاويه او را سرزنش فرموده)
: 1- پس (از درود بر هدايت يافتگان رستگار شده، بدان كه) تو دين خود را تابع دنياى كسى (معاويه) قرار دادى كه گمراهى او آشكار است، پرده او دريده (گفتهاند: معاويه هر گونه كار غير مشروع و زشتى مرتكب مىشد: شراب مىنوشيده، جامه حرير مىپوشيده، ظروف طلا و نقره بكار مىبرده، ولى از خوف عمر در زمان خلافت او بسيارى از آنها را در پنهانى مىنمود، و در عهد عثمان پروايى نداشت، و چون بر دعوى خلافت تصميم گرفت بعضى را آشكار و بعضى را پنهان مىنمود) در مجلس خود شخص بزرگوار را عيب دار و سر افكنده مىنمايد، و با آميزش خويش دانا را نادان مىگرداند (هر كه با او نشيند اگر پاكست ناپاك و اگر بزرگوار است ننگين گردد، و اگر با عقل و دانا است بىخرد و نادان ميشود، يا آنكه در مجلس خود از بزرگوار خرده گرفته و دانا را نادان مىپندارد، و ابن ابى الحديد در اينجا مىنويسد: معاويه در مجلس خود به بنى هاشم ناسزا مىگفت) پس از پى چنين كسى رفتى، و بخشش او را خواستى مانند پيروى سگ از شير كه (بطمع خوردن لقمه) به چنگالهايش نگريسته انتظار دارد كه از پس مانده شكارش به سويش افكند، پس دنيا و آخرت خويش را به باد دادى (در دنيا خود را ننگين و در آخرت بعذاب الهىّ گرفتار نمودى)! و اگر بحقّ چنگ مىزدى (رو بما مىآوردى) آنچه (از دنيا و آخرت) مىخواستى مىيافتى، 2- پس (اكنون كه از حقّ رو گردانده در گمراهى افتادى) اگر خدا مرا بر تو و پسر ابى سفيان مسلّط ساخت شما را به كيفر مىرسانم، و اگر مرا ناتوان ساختيد و (بعد از من) مانديد آنچه جلو روى شما است (عذاب و كيفر الهىّ) براى شما بدتر است (چنانكه در قرآن كريم س 20- ى 127 مىفرمايد: وَ لَعَذابُ الْآخِرَةِ أَشَدُّ وَ أَبْقى يعنى عذاب و كيفر آخرت سختتر و پايندهتر است «از عذاب دنيا») و درود بر شايسته آن.