فرستاده از ديگرى شكايت نمودند، آن حضرت در پاسخ هر دو نامهاى نوشت كه از جمله آن قسمتى است كه دستور جنگ با دشمن را بآنان گوشزد مىنمايد):
1 پس هرگاه به دشمن برخورديد يا دشمن بشما برخورد بايد لشگرگاه شما در جاهاى بلند (تپّهها) يا دامنه كوهها يا كنار رودخانهها باشد تا براى شما كمك بوده (از دسترسى آنان) جلوگير باشد، 2 و بايد جنگ شما (با دشمن) از يكسو يا دو سو باشد (زيرا لازمه جنگيدن از چند طرف پراكندگى و ضعف و شكست است) و براى خودتان در بلندى كوهها و لاى تپّههاى مسطّح پاسبانان و ديدبانان بگذاريد تا دشمن بطرف شما نيايد از جائيكه مىترسيد (مبادا بيايد) يا از جائيكه ايمن هستيد (كه از آنجا نمىآيد، و ممكن است ناگهان از آنجا بيايد كه ديدبانان آمدن دشمن را از دور ديده شما را آگهى مىدهند تا درصدد جلوگيرى بر آئيد) و بدانيد جلوداران لشگر ديدبانان ايشانند و ديدبانان جلوداران لشگر (چند تنى كه جلو لشگر مىروند) جاسوسان هستند (خلاصه بايد چند تن جاسوس جلو و ديدبانان لشگر دنبال آنها و لشگر پس از ايشان بروند تا از كار دشمن آگاه بوده در هر موضوع دانسته اقدام نمايند) 3 و از جدا شدن و پراكندگى بپرهيزيد، پس هر گاه (در مكانى) فرود آمديد همگى فرود آئيد، و هرگاه كوچ نموديد همگى كوچ نمائيد، و چون شب شما را فرا گرفت نيزهها را (در اطراف خويش) گرداگرد (دائره مانند) قرار دهيد (تا اگر دشمن شبيخون زند وسائل دفاع در دسترس باشد) و خواب را نچشيد (به خواب راحت نرويد) مگر اندك يا مانند آب در دهان گردانيدن و بيرون ريختن (چرت بزنيد نه به آسوده بخوابيد شايد دشمن بيدار و درصدد شبيخون باشد).
(۱۲) (و من وصية له عليه السلام) لمعقل ابن قيس الرياحي حين أنفذه إلى الشام في ثلاثة آلاف مقدمة له