آنچه شنيدهاى در واقع دروغ بوده، پس چون بى تأمّل و انديشه آنرا بگوئى بآن ماند كه تو دروغ گفتهاى يا دروغ نقل كردهاى اگر بگوئى چنين شنيدم) و آنچه مردم بتو بگويند ردّ مكن و دروغ مپندار كه اين هم دليل بر نادانى است (زيرا بسا آنرا كه بتو گفتند در واقع راست و درست مىباشد، پس انكار آن نادانى بحقّ است) 4- و خشم را فرو به نشان و هنگام توانائى (از كيفر) بگذر، و هنگام تند خوئى بردبار باش، و با وجود تسلّط داشتن (از انتقام) دورى كن تا برايت پاداش نيكو باشد (در روز رستخيز خدا از تو انتقام نكشيده مرحمتش را نصيب و بهرهات گرداند) و هر نعمتى را كه خدا بتو عطا فرموده سپاس آنرا بجا آور، و هيچيك از نعمتهاى خدا را كه بتو بخشيده تباه مساز، و بايد نشانه آنچه را كه خدا بتو عطا فرموده ديده شود (مثلا دانشت را به نادانان بياموزى، و جامه نيكويت را بپوشى، و از مال و دارائيت به مستمندان ببخشى، و در خانه فراخت مؤمنين را به ميهمانى بخواهى، و همچنين از هر نعمتى كه خدا بتو داده نشانهاى بمردم بنمائى).