responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : نهج البلاغه نویسنده : فيض الاسلام اصفهانى، على نقى    جلد : 4  صفحه : 759

و خوشى و سختى) 2- پس چه بسيار به نعمتى شما را تخصيص داد و به رحمتى دريافت (كه از جمله آن اينست كه) گناهان و كارهاى زشت خود را آشكار كرديد و او (با ستّاريّت و غفّاريّت خود) شما را پوشانيد (مفتضح و رسوا نساخت، و اين از نعمتهاى بزرگ او است) و كارى كرديد كه موجب مؤاخذه او بود و شما را مهلت داد (در كيفرتان تعجيل نفرمود شايد توبه و بازگشت نمائيد، زيرا عفو و بخشش و رحمتش بر عقاب و خشمش سبقت جسته، و اين نيز نعمت بزرگى است كه به بندگانش عطاء فرموده كه اگر بر اثر گناه افراد را كيفر مى‌فرمود هيچكس روى زمين باقى نمى‌ماند، چنانكه در قرآن كريم س 16 ى 61 مى‌فرمايد: وَ لَوْ يُؤاخِذُ اللَّهُ النَّاسَ بِظُلْمِهِمْ ما تَرَكَ عَلَيْها مِنْ دَابَّةٍ وَ لكِنْ يُؤَخِّرُهُمْ إِلى‌ أَجَلٍ مُسَمًّى فَإِذا جاءَ أَجَلُهُمْ لا يَسْتَأْخِرُونَ ساعَةً وَ لا يَسْتَقْدِمُونَ‌ يعنى اگر خداوند مردم را بر اثر ستم و گناهانشان مؤاخذه فرمايد جنبنده‌اى بر روى زمين باقى نمى‌گذارد، لكن آنها را مهلت مى‌دهد تا وقتى كه تعيين گرديده، پس چون زمان ايشان برسد ساعتى بتأخير نيفتاده و پيشى نگيرند) 3- و شما را سفارش ميكنم بياد مرگ و كم غافل شدن از آن، و چگونه غافليد شما از چيزيكه (مرگ) از شما غافل نيست، و چگونه طمع و آز داريد از كسيكه (ملك الموت) شما را مهلت نمى‌دهد؟! 4- پس (براى شما) كافى است پند دهنده مردگانى كه ديديد آنها را بر دوشها بسوى قبرهاشان بردند در حاليكه سوار نبودند، و در قبرها نهادندشان در حاليكه فرود نيامده بودند (زيرا سوارى و ورود در جائى بايستى از روى قصد و اختيار باشد، پس چون حمل مردگان بر دوشها و نهادنشان در قبرها به ادراك و شعور خودشان نيست از اينرو نمى‌توان گفت كه آنها سوار بوده يا در قبرها وارد شده‌اند) پس (طورى دست از اين جهان كشيده و رفتند و اثرى بجا نگذاشتند كه) گويا ايشان بناء كنندگان دنيا نبودند و هميشه آخرت جايگاه آنان بوده، 5- بيرون رفتند از دنيايى كه در آن سكونت داشتند، و جا گرفتند در گورى كه از آن مى‌رميدند، آلوده بودند به دنيائى كه از آن دست كشيدند، و تباه ساختند آخرتى را كه بسوى آن منتقل گشتند (و اكنون پشيمانند و بيچاره) نه از كار زشت مى‌توانند برگردند (توبه و بازگشت نمايند) و نه كار نيك را مى‌توانند زيادة نمايند (زيرا آخرت دار تكليف نيست، و اين بد بختى براى آنست كه) بدنيا انس گرفتند دنيا ايشان را فريب داد، و بآن اعتماد نمودند آنها را بخاك انداخت (تباهشان ساخت) 6

نام کتاب : نهج البلاغه نویسنده : فيض الاسلام اصفهانى، على نقى    جلد : 4  صفحه : 759
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست