نام کتاب : انسان در تراز قرآن نویسنده : راد، على جلد : 1 صفحه : 15
فصل نخست: انسان، هيچِ هستيافته
اشاره
توجه به پيشينه، خاستگاه و پديدآورنده انسان، از جمله مسائلى است كه در قرآن توجهى ويژه به آن شده است؛ قرآن پرسشهاى بنيادين اين مسئله، همچون «آفريدگار انسان كيست؟»، «آيا انسان هماره از زمان ازل وجود داشته است؟»، «جايگاه وجودى انسان در نظام هستى چيست؟» و ... را مدنظر داشته و پاسخى شايسته بدان داده است.
در نگاه قرآن، انسان در برههاى از زمان، نشانى از وجود و حيات نداشته و خداوند او را از نعمت وجود بهرهمند كرده است: (... وَ قَدْ خَلَقْتُكَ مِنْ قَبْلُ وَ لَمْ تَكُ شَيْئاً)[1]؛ (أَ وَ لا يَذْكُرُ الْإِنْسانُ أَنَّا خَلَقْناهُ مِنْ قَبْلُ وَ لَمْ يَكُ شَيْئاً)[2].
[1]. مريم: 9:« ... و تو را در حالى كه چيزى نبودى قبلًا آفريدهام».
[2]. مريم: 67:« آيا انسان به ياد نمىآورد كه ما او را قبلًا آفريدهايم و حال آنكه چيزى نبوده است؟».
نام کتاب : انسان در تراز قرآن نویسنده : راد، على جلد : 1 صفحه : 15