18 (1018)-
از سخنان آن حضرت عليه السّلام است در مذمّت علمايى كه فتواى مخالف مىدهند (و حكم
آنرا نه از روى ادلّه شرعيّه، بلكه به رأى خود و از روى قياس مىنمايند)
: (1)
مسئلهاى از احكام دين از يكى از علماء پرسيده ميشود او به رأى خود راجع بآن فتوى
مىدهد، همان مسئله از قاضى ديگرى سؤال ميشود فتواى او بر خلاف قاضى اوّلى است،
آنگاه ايشان با حكمهاى خلاف يكديگر نزد پيشوايى كه آنها را قاضى قرار داده گرد
مىآيند (و از او تصديق مىخواهند) قاضى القضاة رأى همه آنها را درست ميداند در
صورتيكه خداى ايشان يكى و پيغمبر آنها يكى و كتابشان يكى است (پس حكم يك مسئله را
باختلاف بيان كردن براى چيست و تصويب قاضى القضاة درستى همه آن اختلافات را از روى
چه مبنايى است؟!) (2) آيا خداوند سبحان ايشان را امر فرموده كه مخالف يكديگر (در
يك مسئله) فتوى بدهند آنان هم فرمان او را پيروى كردهاند؟ (بديهى است چون اختلاف
سبب حيرت و سرگردانى است امر بآن از خداوند متعال شايسته نيست) يا اينكه آنان را
از اختلاف نهى نموده و آنها معصيت و نافرمانى كردهاند (پس صواب دانستن قاضى
القضاة آراء مختلفه را و حكم كردن بدرستى همه آنها بيجا است) (3) يا اينكه خداى
متعال دين ناقصى فرستاده و براى اتمام آن از ايشان كمك و يارى خواسته است؟ (اين
نيز درست نيست، زيرا كمك خواستن خالق از مخلوق خلاف عقل است) يا اينكه خود را شريك
خداوند مىدانند و (بر طبق رأى خويش بهر نحوى كه بخواهند) حكم مىدهند او هم راضى
است؟ (اين نيز باطل است، زيرا بديهى است كه خدا را شريكى نيست) (4) يا اينكه
خداوند دين تامّى فرستاده (و سبب اختلاف قضات آنست كه) رسول خدا صلّى اللّه عليه و
آله در تبليغ و رساندن آن كوتاهى نموده؟ و حال آنكه (چنين نيست، زيرا) خداوند
متعال مىفرمايد (در قرآن كريم كه بوسيله رسولش بمردم تبليغ فرموده س 6 ى 38): هيچ
چيزى را در قرآن فروگذار نكردهايم (آنچه بايد بگوئيم بيان نمودهايم) و قال:
فِيهِ تِبيانُ كُلِّشَىءٍ يعنى و فرموده در آن هر چيزى بيان شده (اين جمله مضمون
قول خداوند سبحان است كه در س 16 ى 89 مىفرمايد: وَ يَوْمَ