(17) اى پير
سالخوردى كه ناتوانى پيرى دامن گيرش شده چگونه خواهى بود زمانيكه طوقهاى آتش به
استخوانهاى گردنها چسبيده شود و غلّ و زنجيرها بچسبد تا گوشتهاى بازوها را بخورد؟!
(اگر بر اثر معاصى باين عذاب و سختيها گرفتار شوى چه ميكنى) (18) پس اى گروه
بندگان از خدا بترسيد از خدا بترسيد در حاليكه در تندرستى پيش از بيمارى (رسيدن
مرگ) و در فراخى و آسايش (دنيا) پيش از تنگى و سختى (قبر) آسوده هستيد (مىتوانيد
رضاء و خوشنودى خدا و رسول را بدست آورده از گرفتارى بعد از مرگ رهائى يابيد) پس
در آزاد كردن گردنهاى خودتان (از آتش دوزخ) بكوشيد پيش از آنكه آن گردنها در گرو
برود (رهائى ممكن نباشد) چشمهاى خود را بيدار نگاهداريد (شب زنده دار باشيد) و شكمهاتان
را لاغر سازيد (روزه بگيريد) و قدمهاتان را بكار بريد (در كار خير قدم نهيد)