177
(1177)- از خطبههاى آن حضرت عليه السّلام است (در اوّل خلافت خود راجع به اوصاف
خداوند سبحان و مدح حضرت رسول صلّى اللَّه عليه و آله و اندرز به شنوندگان):
(1) خداى
تعالى را كارى از كار ديگر باز نمىدارد (زيرا كسيرا كارى از كار ديگر باز مىدارد
كه يا نقصان در علم و دانائى او باشد يا بر اثر محدوديّت قدرت و توانائى، و خداوند
متعال چون بهمه چيز دانا و توانا است هيچ كار او را از كار ديگر مشغول نمىگرداند)
و او را زمان تغيير نمىدهد (چون خالق زمان و محيط بر آن و واجب الوجود است، و
تغيير يافتن از لوازم ممكن باشد) و مكانى او را در بر نمىگيرد (زيرا قرار گرفتن
در جائى مستلزم جسميّت است و او جسم نيست) و زبانى نمىتواند (كنه ذات و حقيقت) او
را وصف نمايد، شماره قطرههاى آب و ستارههاى آسمان و آنچه باد در هوا پراكنده كند
و حركت مور بر سنگهاى سخت و خوابگاه مورچههاى كوچك در شب تار از او پوشيده نيست،
جاى افتادن برگها و نگاه كردن از زير چشمها را ميداند، (2) و گواهى مىدهم كه
معبودى نيست جز خدا كه مانندى براى او نبوده و در هستيش شكّ و ترديد و دين و
آفرينش را انكارى نيست، همچون گواهى كسيكه نيّت او راست (از صميم قلب) و باطنش (از
رئاء و خودنمايى) پاكيزه، و يقين و باورش (از شبهات) پاك، و ميزانهايش سنگين
(كردار نيكش بسيار) باشد، (3) و گواهى مىدهم كه محمّد بنده و فرستاده او است كه
از بين آفريدههاى او انتخاب و براى بيان احكام او اختيار، و بالطاف گرانبهاى او
اختصاص يافته، و براى رساندن پيغامهاى نيكوى او برگزيده شده، و بسبب او نشانههاى
هدايت و رستگارى آشكار و تاريكى كورى و گمراهى روشن گرديده است.
(4) اى مردم،
دنيا آرزومند و اعتماد دارنده بخود را مىفريبد، و بكسيكه بآن شيفته شده (و آنرا
براى شخص خود خواهان است) بخل نمىورزد (او را دوچار آلودگيها مىسازد) و بكسيكه
بر آن تسلّط يابد (متاع آنرا بدست آورد) غلبه خواهد يافت (نابودش خواهد نمود) (5)
و سوگند بخدا هرگز قومى در فراخى نعمت و خوشى زندگانى نبودهاند كه خوشى ايشان زائل
شده باشد مگر بر اثر گناهانى كه مرتكب شدند (چنانكه در س 13 ى 11 مىفرمايد: إِنَّ
اللَّهَ لا يُغَيِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ يعنى خدا
تغيير نمىدهد آنرا كه در گروهى است تا هنگاميكه آنچه در نفسهاشان است تغيير دهند،
يعنى اخلاق پسنديده را