responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه نهج البلاغه نویسنده : فيض الاسلام اصفهانى، على نقى    جلد : 1  صفحه : 518

(1162)

161 (1161)- از سخنان آن حضرت عليه السّلام است (در جنگ صفّين) به يكى از اصحابش كه از آن بزرگوار پرسيد چگونه اطرافيان شما (سه خليفه و پيروانشان) شما را از خلافت باز داشتند

و حال آنكه شما باين مقام (از آنها و ديگران) سزاوارتريد؟ پس امام عليه السّلام (را از اين پرسش بى‌موقع كه مطلب بر پرسنده و ديگران هم معلوم بود، يا تحقيق در آن مصلحت نبود خوش نيامد و با تندى اجمالا پاسخ داده) فرمود:

1 اى برادر (دينى از طايفه) بنى اسد مردى هستى كه تنگ (اسب سوارى) تو سست و جنبان است (نادانى كه به اندك شبهه‌اى مضطرب و نگران مى‌شوى) مهار (مركب خود) را بيجا رها ميكنى (در جاى غير مقتضى و موقع سختى كه ما با دشمن بزد و خورد مشغوليم مطلبى مى‌پرسى كه براى پاسخ آن مجال نيست) و با اين حال (كه موقع پرسش نبود) از جهت احترام پيوستگى و خويشى تو (با پيغمبر چون يكى از زنهاى آن حضرت زينب دخترش جحش از طايفه بنى اسد بود) و براى اينكه حقّ پرسش دارى و دانستنى را درخواست نمودى، پس بدان: 2 تسلّط (سه خليفه) بر ما بخلافت با اينكه ما از جهت نسب (خويشى با پيغمبر اكرم) برتر و از جهت نزديكى (و قرب منزلت) به رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله استوارتريم،

نام کتاب : ترجمه نهج البلاغه نویسنده : فيض الاسلام اصفهانى، على نقى    جلد : 1  صفحه : 518
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست