(امام عليه
السّلام در اين فصل از تباهكاريها و احوال مردم آخر الزّمان خبر مىدهد:) (9) اين
بيرق فتنه و فساد (در آخر الزّمان) بيرق گمراهى است كه بر قطب و ميان ضلالت بر پا
شده است و با شعبهها و شاخههايش پراكنده گرديده (همه جا را فرا مىگيرد) شما را
به پيمانه خود وزن ميكند (گمراه مىنمايد) و با دست خود (چون چارپاى چموش) شما را
مىكوبد (ذليل و خوار مىگرداند) (10) قائد و پرچمدار آن بيرق از ملّت اسلام خارج
و بر (راه) ضلالت ايستاده است، پس در آنروز از شما (مسلمانان) باقى نماند مگر ته
ماندهاى (كمى) مانند آنچه در ته ديگ باقى است، يا خردهاى چون خرده دانهاى كه در
ته جوال مىماند، (11) بيرق ضلالت و گمراهى شما را مىمالد مانند ماليدن چرم
دبّاغىّ و مىكوبد مانند كوفتن كشت درو شده (شما را بمنتهى درجه خفيف و خوار
مىسازد) مؤمن خدا پرست را (براى آزردن) از ميان شما جدا ميكند مانند پرنده كه
دانه فربه را از ميان دانه لاغر بيرون مىكشد، (12) اين راهها شما را به كجا
مىبرد؟ (با عقائد باطله و انديشه نادرست كجا مىرويد) و تاريكىها (ى جهل و
نادانى) شما را چگونه حيران و سرگردان مىنمايد؟ و دروغها (آرزوهاى بيجا) چسان شما
را فريب مىدهد؟ و از كجا شما را (براى گمراه شدن) مىآورند؟ و چطور شما را (از
راه حقّ) باز مىگردانند، پس براى هر مدّتى سر نوشتى است و براى هر غايبى باز گشتى
(اين فتنه و فسادها در زمان معيّنى واقع خواهد شد) (13) پس از عالم ربّانىّ خودتان
(امام عليه السّلام، پند و اندرز) بشنويد، و دلهاى خويش را (براى قبول) حاضر
نمائيد، و چون شما را صدا زند (از خواب غفلت) بيدار شويد، و بايد پيشرو و جلودار
هر قومى به پيروان خود راست گويد (و جاى داراى آب و گياه كه صلاح باشد براى ايشان
اختيار كند، و در نصيحت و پند خيانت ننمايد، چنانكه در مثل است الرّائِدُ لا يكذب
أهله يعنى جلودار به پيروانش دروغ نمىگويد، خلاصه حاضرين اين علوم و اخبار را كه
مىشنويد براى غائبين از روى راستى بگوئيد) و پراكندگى خويش را جمع آورى نمايد
(تفرقه حواسّ و افكار بيهوده بخود راه ندهد) و ذهن و زير كيش را آماده كند (كه
آنچه مىشنود به ديگران بى كم و بيش برساند) (14) پس آن عالم ربّانىّ امر (دين و
دنيا) را براى شما شكافت همچون شكافتن دانه مهره (كه