105
(1105)- از خطبههاى آن حضرت عليه السّلام است (در وصف دين اسلام و مدح رسول اكرم
و سرزنش اصحاب خود از جهت سهل انگارى در جنگ با معاويه و لشگر شام):
[قسمت أول
خطبه]
(1) سپاس خدائى
را سزا است كه (حقائق) اسلام را (بر همه خردمندان) واضح و آشكار نمود، و براى
كسيكه در آن وارد گردد (مسلمان شود) راههاى سر چشمه آنرا آسان گردانيد (پس اگر
بخواهد از منبع علوم و معارف پيغمبر و ائمّه اطهار بهرهمند شود رادع و مانعى براى
او نيست) و اركان و پايههاى آنرا محكم و استوار نمود (اصول و فروعش را روى دو
پايه برهان عقل و علم بنا نهاد) تا كسى (كفّار و منافقين) نتواند بر آن غلبه و
فزونى يابد (و آنرا از بين ببرد) (2) پس آنرا (محلّ) امن (از قتل و غارت و دزدى و
مانند آنها در دنيا و آسودگى از عذاب آخرت) قرار داد، براى كسيكه خود را بآن متّصل
كرد (بدستور آن رفتار نمود) و (نشانه) صلح و آشتى براى كسيكه در آن داخل گشت
(كافرى كه مسلمان شد و به يگانگى خدا و پيغمبرى رسول اكرم گواهى داد) و برهان و
دليل براى كسيكه بوسيله آن سخن گفت (زيرا اسلام بر حقيقت هر امرى حجّت و دليل است)
و شاهد و گواه براى كسيكه با گوينده آن دشمنى كرد، و نور و روشنى (هادى و راهنما)
براى كسيكه از آن روشنى طلبيد (بخواهد در راه راست قدم نهاده از تاريكى ضلالت و
گمراهى برهد) و فهم (و درك حقائق اشياء) براى كسيكه تدبّر كرد، و عقل و خرد براى
كسيكه (در مخلوقات) تفكّر و انديشه نمود، و نشانه (رستگارى) براى كسيكه به فراست
راه حقّ را جست، و بينائى براى كسيكه تصميم گرفت (تا بخطاء و اشتباه كارى انجام
ندهد) و عبرت و آگاهى براى كسيكه پند پذيرفت، و نجات و رهائى (از عذاب) براى كسيكه
(بدرستى آن) تصديق و اعتراف نمود، و وثوق و اطمينان براى كسيكه توكّل داشت (و
بخدا) اعتماد كرد، و آسايش براى كسيكه (كارش را پروردگار) تفويض نمود، و سپر براى
كسيكه (در سختيها) شكيبا بود، (3) پس اسلام روشن ترين راهها و