102
(1102)- از خطبههاى آن حضرت عليه السّلام است (در بيوفائى دنيا):
[قسمت أول
خطبه]
(1) بدنيا
نظر كنيد مانند نگاه كردن كسانيكه از آن اعراض و دورى نمودهاند (رويّه ائمّه
معصومين و پيروانشان را سر مشق خويش قرار داده از دنيا پرستان پيروى ننمائيد) زيرا
سوگند بخدا دنيا بزودى ساكنش را دور ميكند، و داراى نعمت و دولت و امنيّت را مصيبت
زده و اندوهناك مىسازد، (2) چيزهائى كه گذشته و پشت كرده (مانند جوانى، صحّت،
قوّت و توانائى) باز نمىگردد، و آنچه كه بعد از اين خواهد آمد نامعلوم است (نعمت
است يا نقمت، خوب است يا بد) تا براى (بدست آوردن خوب) آن منتظر بود (كوشش نموده
از بدى آن بپرهيزيد) (3) خوشى آن به اندوه آميخته است (چون مسرور در آن براى
دسترسى نداشت به باقى مطلوب خود محزون است) و قوّت و توانائى و جوانى مردان آن
بضعف و ناتوانى و پيرى مىرسد، پس بسيارى آنچه در دنيا از آن خوشتان مىآيد
(رياست، مال، ارجمندى، زن، زيور و مانند آن) شما را فريب ندهد، زيرا بهره شما در
دنيا از آنچه بآن دسترسى داريد (نسبت بسختى و رنج پس دادن حساب آن در قيامت بسيار)
كم است.
(4) خدا رحمت
كند مردى را كه (در امر دنيا و مبدأ و معاد خويش) انديشه كند و عبرت گرفته (به
ناپايدارى دنيا) بينا شود (و باور نمايد) كه آنچه از دنيا باقى مانده بزودى نابود
است (بوده آنرا نبوده انگارد) و آنچه از آخرت موجود است زوال ناپذير و همواره بوده
است (نبوده آنرا بوده داند) و آنچه (از ساعات عمر) كه بحساب مىآيد بپايان مىرسد،
و هر چه انتظار داريد (مرگ و قيامت) آينده است، و هر آيندهاى نزديك است.