پس (از بيان
حمد و ثناى الهىّ امام عليه السّلام براى اينكه پرسنده را بر خطاء و اشتباهش آگاه
سازد و چگونگى مدح و ثناى حقّ تعالى را بآنچه كه سزاى او است باو و بحاضرين و
غائبين تعليم دهد و آنها را از تأمّل و انديشه در ذات حقّ تعالى و صفاتش باز دارد
مىفرمايد:) اى سؤال كننده (اگر خواستى خدا را وصف نمائى از روى انديشه) بنگر و هر
صفتى از صفات او را كه قرآن بتو راهنمائى كرده (ياد داده) پيروى نما (حقّ تعالى را
بهمان صفات وصف كن) و بنور هدايت قرآن روشنائى (سعادت و رستگارى) را بدست آور، و
آن صفاتى را كه شيطان به آموختن آن تو را وا داشته و در كتاب (قرآن كريم) دانستن
آن بر تو واجب نمىباشد و در طريقه پيغمبر اكرم و ائمّه هدى اثرى از آن نيست (بيان
نشده) علم و دانستن آنرا به خداوند سبحان واگزار (در پى ياد گرفتن و اعتقاد بآن
نباش) زيرا منتهى حقّ خداى تعالى بر تو همين است (كه او را بخوانى و وصف كنى به
نامها و اوصافى كه در قرآن كريم و اخبار و احاديث از پيغمبر اكرم و ائمّه هدى بيان
شده، مثلًا چون در قرآن و اخبار وارد گشته