(35) و پس از
آنكه اين كتاب تأليف و جمع آورى شد نام آنرا نهج البلاغه (راه آشكار بلاغت) نهادم،
زيرا اين كتاب ابواب بلاغت را بروى كسيكه آنرا مطالعه ميكند مىگشايد، و او را
براى استفاده از آن حاضر مىگرداند، و اين كتاب همانطورى كه دانا و دانش آموز را
بكار مىآيد، مطلوب شخص بليغ و پارسا نيز هست، (36) و در اثناى آن سخنان شگفت آورى
ديده ميشود در توحيد و عدل و منزّه داشتن خداوند متعال را از شباهت بخلق، و آن
سخنان طورى است كه تشنه (علوم و معارف الهىّ) را سير آب ميكند و براى هر بيمارى
(از امراض و عقائد باطله) شفاء است، و شبههها (ى دلهاى زنگ زده) را صفاء است،
(37) و از خداى تعالى كمك مىخواهم، و توفيق (جور شدن اسباب كار) و عصمت (باز
داشتن از آنچه پسنديده نيست) درخواست مىنمايم، و موفّق شدن (به گفتار و كردار
نيك) و يارى مىطلبم و پناه مىبرم باو از خطاى دل پيش از خطاى زبان (زيرا خطاى دل
مهمّتر است از خطاى زبان، چنانكه كسيكه بدل كافر شد گناهش بيشتر است از كسيكه به
زبان كفر گويد و بدل كافر نباشد) و از لغزش سخن پيش از لغزش قدم (خطاء در عمل،
زيرا لغزش در قدم و خطاء در عمل آسانتر است از لغزش در سخن و خطاء در قول) و او
كافى است مرا (در كارها) و نيكو وكيلى است (در حاجتها و درخواستها).
باب
المختار من خطب أمير المؤمنين ع
(38) در اين
باب اختيار شده از خطبههاى امير المؤمنين عليه السّلام و فرمانهاى آن حضرت و بآن
اضافه شده بعضى از سخنان آن بزرگوار كه قائم مقام خطبه است (آن سخن نيز مشتمل است
بر موعظه و پندى كه بيان فرموده)