كند) و تجزيه و تبعيض براى او روا نيست (زيرا جزء و تركيب شايسته
ممكن است) و چشمها و دلها باو احاطه ندارد (زيرا محدود بحدّى نيست تا چشم او را
ببيند و عقل حقيقتش را درك نمايد.
حضرت در اين
چند جمله كوتاه جميع مسائل توحيد را بيان فرموده و منتهى درجه فصاحت و بلاغت را
بكار برده و اين يكى از فضائل بزرگ آن بزرگوار است كه ديگران را از آن بهرهاى
نيست).
قسمتى
[دوم] از اين خطبه (در پند و اندرز بمردم) است:
(3) بندگان
خدا از موعظههاى سودمند پند پذيريد، و از علامتهاى درخشنده و آشكار (آيات قرآن كه
خير و شرّ و پيش آمدهائى كه بر اثر معصيت و نافرمانى بر امم سابقه وارد شده بيان
كرده) عبرت گيريد، و از هر گونه انذار (عذابهاى الهىّ) كه (در قرآن و سنّت) وارد
شده (از گناه) دورى كنيد، و از ياد آورى و پندها (ى پند دهندگان) بهرهمند گرديد،
(4) گويا چنگالهاى مرگ (مانند چنگال درندگان) بشما در آويخته است (اجل بشما
نزديكست) و علاقه و دلبستگى به آرزو و از شما جدا گرديده، و كارهاى سخت رسوا كننده
(جان دادن و با دست تهى از اين عالم بيرون شدن و در قبر كه جايگاه