responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه نهج البلاغه نویسنده : فيض الاسلام اصفهانى، على نقى    جلد : 1  صفحه : 151

دريافته) معاويه و پيروان او است (حضرت از كشتن خوارج نهى فرموده براى اينكه مقصود اصلى آنها بدست آوردن حقّ بوده، و ليكن براى رسيدن بآن براه خطاء افتاده گمراه شدند، و البتّه چنين كسانى سزاوار كشتن نيستند بخلاف معاويه و يارانش كه مقصود اصلى آنان باطل بوده و آنها را بايد كشت، چنانكه در سخن پنجاه و ششم فرمود:

فاقتلوه يعنى معاويه را بكشيد. و امّا اينكه آن حضرت خوارج را كشت و كشتنشان را بعد از خود نهى فرمود براى اين بود كه آنها پيشقدم در جنگ با آن بزرگوار شده و فتنه و فساد كرده مردم را به بدعتهاى خويش دعوت نموده نيكان را بقتل مى‌رساندند مانند عبد اللّه ابن خبّاب كه از اصحاب امير المؤمنين بود او را كشتند و شكم زنش را كه آبستن بود دريدند، پس نهى از كشتن ايشان در صورتيست كه فتنه و فساد بر پا نكنند و خون ناحقّ نريزند و اقدام بجنگ ننمايند).

(1062)

61 (1061)- از سخنان آن حضرت عليه السّلام است هنگاميكه او را از كشته شدن ناگهانى ترسانيدند

(اصحابش خبر دادند كه ابن ملجم در صدد قتل او بر آمده، فرمود:) (1) خداوند سپر محكمى براى من قرار داده (نگهدار من است تا زمانيكه مرگ برايم مقدّر نشده) پس هر گاه روز من بسر رسد آن سپر (محافظت) از من جدا گردد، و مرا (به مرگ) تسليم نمايد، در آن هنگام تير (مرگ) بخطاء نرود و زخم (نيزه تقدير) شفاء نيابد.

نام کتاب : ترجمه نهج البلاغه نویسنده : فيض الاسلام اصفهانى، على نقى    جلد : 1  صفحه : 151
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست