بسیار مفید بود، زیرا دو نفر از قبیله «بنی ساعده» بیانضباطی کرده و نیمه شب از استراحتگاه خود، تنها بیرون رفتند: شدت طوفان یکی را خفه کرد و دیگری را به سینه کوهی پرتاب نمود. پیامبر از جریان آگاه شد و از نافرمانی آنان و کشته شدنشان سخت ناراحت شد و بار دیگر سربازان را به انضباط دعوت نمود. [1] «عباد بن بشیر» که در رأس گروهی حفاظت ارتش اسلام را بر عهده داشت به پیامبر گزارش داد که سربازان اسلام در مضیقه بیآبی قرار گرفتهاند و نزدیک است که تمام ذخایر آبی به آخر برسد. از این رو، گروهی با کشتن شتران گرانقیمت از آبهای داخل شکم آنها استفاده کرده و برخی تن به قضا داده و با دل سوزان در انتظار فرج الهی نشسته بودند. خدایی که نوید نصرت و پیروزی به پیامبر خود داده بود، بار دیگر به وی و یاران با وفایش کمک کرد. باران سیلآسایی بارید و همه را سیراب کرد و مأموران ذخایر و ارتش هرچه میخواستند آب برداشتند.
آگاهی پیامبر از پشت پرده
جای گفتوگو نیست که پیامبر به تصریح قرآن مجید، [2] میتوانست از غیب خبر داده و اسرار پشت پرده را که بر نوع مردم مخفی و پنهان است فاش و آشکار سازد، ولی حدود علم پیامبر محدود بود، و به تعلیم خدا نیازمند است. از این رو، ممکن است از سادهترین موضوع اطلاعی نداشته باشد؛ مثلا کلید خانه و یا پولی را گم کند و جای آن را نداند، اما گاهی از غامضترین و پیچیدهترین مسائل غیبی خبر دهد و عقلهای عالمیان را متحیر سازد. علت این نشیب و فراز، همان است که گفته شد. هرگاه اراده الهی تعلق گیرد، او میتواند از جهان غیب و از پشت پرده خبر دهد و در
[1]. سیره ابن هشام، ج 3، ص 152. [2]. جن (72) آیه 27: عالِمُ الْغَیْبِ فَلا یُظْهِرُ عَلی غَیْبِهِ أَحَداً إِلَّا مَنِ ارْتَضی مِنْ رَسُولٍ؛ غیب خود را به کسی جز پیامبر ابراز نمیکند.