responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فروغ ابدیت نویسنده : سبحانی تبریزی، جعفر    جلد : 1  صفحه : 80

هنگامی که مسلمانان عرب، به فکر تصرف ایران افتادند، خاندان سلطنتی ساسانی به منتهی درجه ضعف رسیده و گرفتار نفاق شده بودند.
در مدت چهار سال از موقع کشته شدن خسرو پرویز و جلوس «شیرویه» تا جلوس آخرین پادشاه ساسانی «یزدگرد» عده‌ای که شماره آن‌ها را از شش تا چهارده تن نوشته‌اند، بر تخت پادشاهی تکیه زده بودند.
بدین ترتیب در مدت چهار سال، چهارده بار یا کمتر، سلطنت ایران دست به دست گشته بود. معلوم است در مملکتی که در مدت چهار سال چهارده بار، کودتا شود و هر بار یکی را بکشند و دیگری را به جای او بنشانند، آن مملکت به چه وضعی در می‌آید.
هر زمام‌داری که روی کار می‌آمد، همه کسانی که مدعی سلطنت بودند را از بین می‌برد و برای هموار ساختن سلطنت برای خود چه کارهایی که انجام نمی‌داد! پدر پسر را می‌کشت و پسر پدر را نابود می‌کرد، برادر برادران خود را از بین می‌برد.
«شیرویه» برای رسیدن به سلطنت پدر خود را کشت [1] و چهل نفر از پسران خسرو پرویز، یعنی برادران خود را نابود کرد. [2]
«شهربراز» از هر کس که مطمئن نبود او را کشت. سرانجام تمام کسانی به سلطنت رسیده بودند، همه چه مرد و چه زن و چه بزرگ و چه کوچک، نزدیکان خود، یعنی شاهزادگان ساسانی را از بین می‌بردند تا کسی مدعی سلطنت نباشد.
خلاصه، در دوران ساسانی کار هرج و مرج چنان بالا گرفته بود که کودکان و زنان را بر تخت می‌نشاندند و پس از چند هفته می‌کشتند و دیگری را به جای او می‌نشاندند.
بدین سان، دولت ساسانی علی رغم شکوه و جلوه ظاهری که داشت به سرعت روی به پستی و پریشانی و نابودی می‌رفت.


[1]. مروج الذهب، ج 1، ص 281.
[2]. تاریخ اجتماعی ایران، ج 2، ص 15- 19.
نام کتاب : فروغ ابدیت نویسنده : سبحانی تبریزی، جعفر    جلد : 1  صفحه : 80
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست