responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فروغ ابدیت نویسنده : سبحانی تبریزی، جعفر    جلد : 1  صفحه : 745

پوشیده‌اند، حال آن‌که چنین نظم و انضباطی در یک ملت غارت‌گر و یغماگر قابل تصور نیست. رهبر یک ملت یغماگر، هرگز نمی‌تواند ردّ امانت را نشانه ایمان بشمارد و آنچنان سربازان خود را تربیت کند که آن را از بردن یک بند کفش از بیت المال بازدارد.


کاروانی از سرزمین خاطره‌ها

پیش از آن‌که پیامبر عازم خیبر شود، «عمرو بن امیه» را به دربار نجاشی فرستاده بود. هدف از اعزام سفیر به دربار حبشه این بود که پیام پیامبر را به شاه آنجا برساند و از او بخواهد که وسایل حرکت کلیه مسلمانان مقیم حبشه را فراهم آورد. نجاشی دو کشتی برای حرکت آن‌ها ترتیب داد و کشتی مهاجران در سواحل نزدیک مدینه لنگر انداخت. مسلمانان مهاجر آگاه شدند که پیامبر رهسپار سرزمین خیبر شده، آنان نیز بی‌درنگ به سرزمین خیبر آمدند. مسافران حبشه موقعی رسیدند که مسلمانان تمام دژها را فتح کرده بودند. پیامبر اکرم شانزده گام به استقبال جعفر بن ابی طالب رفت و پیشانی او را بوسید و فرمود نمی‌دانم به کدام بیشتر خوش‌حال شوم: از اینکه پس از سالیان درازی، موفق به ملاقات شما شده‌ام، یا از اینکه خداوند از طریق برادر تو علی علیه السّلام دژهای یهود را به روی ما گشود. [1] سپس فرمود: می‌خواهم امروز به تو چیزی را هدیه کنم. مردم تصور کردند که این هدیه از قماش هدایای مردم مادی است؛ یعنی طلا و نقره است. ناگهان پیامبر سکوت خود را درهم شکست و نماز مخصوصی را که بعدها به نام نماز «جعفر طیّار» معروف شد، تعلیم جعفر کرد. [2]


آمار تلفات‌

تلفات مسلمانان در این نبرد بیش از بیست نفر نبود، ولی تلفات یهودیان زیادتر



[1]. بأیّهما أشدّ سرورا؟ بقدومک یا جعفر أم بفتح اللّه بد أخیک خیبرة.
[2]. صدوق، الخصال، ج 2، ص 86 و فروع کافی، ج 1، ص 129.
نام کتاب : فروغ ابدیت نویسنده : سبحانی تبریزی، جعفر    جلد : 1  صفحه : 745
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست