باشد و آن همان داستان غرانیق است». حال باید از این خاورشناس محترم پرسید: اولا، چه لزومی دارد که انگیزه مراجعت آنها یک خبر صحیح باشد. روزی نیست که بوالهوسان و سودجویان، هزاران خبر دروغ میان هم نوعان خود پخش نکنند. چه بسا احتمال میرود، گروهی به منظور بازگرداندن آنان از حبشه، خبر صلح محمد را با قریش به دروغ منتشر کرده باشند تا مسافران را با این خبر به سوی میهن خود بازگردانند. از اینرو، گروهی آن را باور کردند و برگشتند و عدهای گول این شایعهها را نخوردند و در اقامتگاه خود توقف کردند. ثانیا، به فرض پیامبر خواسته بود که از در صلح و صفا وارد شود، ولی مگر اساس صلح فقط بستگی به جعل این دو جمله داشت؟ بلکه یک وعده مساعد، سکوتی مطلق، درباره عقایدشان کافی بود که قلبهایشان را به خود جلب کند. به هر حال، برگشتن مسافران دلیل بر صحت این افسانه نیست و صلح و صفا نیز متوقف به گفتن این جمله نیست. جای تعجب است، برخی از آنان تصور کردهاند که آیههای 52 تا 54 سوره حج، در خصوص داستان «غرانیق» نازل شده است. از آنجا که این آیات دستآویزی در دست خاورشناسان و تحریف گران تاریخ است به توضیح مفاد این آیات میپردازیم و روشن میسازیم که این آیات هدف دیگری تعقیب میکنند. وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِکَ مِنْ رَسُولٍ وَ لا نَبِیٍّ إِلَّا إِذا تَمَنَّی أَلْقَی الشَّیْطانُ فِی أُمْنِیَّتِهِ فَیَنْسَخُ اللَّهُ ما یُلْقِی الشَّیْطانُ ثُمَّ یُحْکِمُ اللَّهُ آیاتِهِ وَ اللَّهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ [1]؛ ما هیچ رسول و پیامبری را پیش از تو نفرستادیم، جز اینکه هرگاه تمنا میکرد، شیطان در خواهش او دخالت کرده و خداوند آنچه را که شیطان القا مینماید، محو میکند و به آیات خود استواری میبخشد. خداوند دانا و حکیم است. [1]. حج (22) آیه 52.