responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فروغ ابدیت نویسنده : سبحانی تبریزی، جعفر    جلد : 1  صفحه : 284


نمونه دیگر

«عتبة بن ربیعه» از بزرگان «قریش» بود. روزی که «حمزه» اسلام آورد، سراسر محفل «قریش» مالامال از غم و اندوه بود و سران بیم آن را داشتند که دامنه اسلام بیش از این توسعه یابد. در آن میان «عتبه» گفت: من به سوی «محمد» می‌روم و مطالبی را پیشنهاد می‌کنم، شاید او یکی از آن‌ها را بپذیرد و دست از آیین جدید بردارد، سران جمعیت، نظر وی را تصویب کردند. وی برخاست و به سوی پیامبر- که در مسجد نشسته بود- رفت و به او پیشنهاد کرد که ریاست مکّه را به وی بدهند و ثروت هنگفتی در اختیارش بگذارند و او از دعوت خود دست بردارد. آن‌گاه که سخنانش پایان یافت، پیامبر فرمود: «آیا سخنان تو خاتمه پذیرفت؟» [1] گفت: آری. پیامبر فرمود: این آیات را گوش ده که پاسخ تمام پرسش‌هایت در آن‌ها است:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ، حم تَنْزِیلٌ مِنَ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ، کِتابٌ فُصِّلَتْ آیاتُهُ قُرْآناً عَرَبِیًّا لِقَوْمٍ یَعْلَمُونَ، بَشِیراً وَ نَذِیراً فَأَعْرَضَ أَکْثَرُهُمْ فَهُمْ لا یَسْمَعُونَ؛ به نام خدای رحمان و رحیم، حاء میم، اینکه از جانب خدای بخشنده و مهربان نازل گردیده کتابیست که آیه‌های آن برای گروهی که دانا هستند توضیح داده شده است. قرآن عربی و بشارت دهنده و بیم‌دهنده است، اما بیشتر آن‌ها روی گردانیده‌اند و گوش نمی‌دهند.
پیامبر آیاتی چند از این سوره را خواند، وقتی به آیه 37 رسید، سجده کرد. پس از سجده روبه «عتبه» کرد و فرمود: ای ابا ولید! پیام خدا را شنیدی؟ «عتبه» مسحور و مجذوب کلام خدا شده بود و در حالی که بر دست‌های خود تکیه زده بود، مدتی به همین حالت به روی پیامبر نظاره می‌کرد؛ گویا قدرت سخن گفتن از او سلب شده بود.
سپس از جای خود برخاست و مرکز «قریش» را پیش گرفت. سران قریش از قیافه وی احساس کردند که تحت تأثیر کلام «محمد» واقع شده و با حالت انکسار (شکستگی)



[1]. أ قد فرغت یا ابا الولید؟.
نام کتاب : فروغ ابدیت نویسنده : سبحانی تبریزی، جعفر    جلد : 1  صفحه : 284
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست