از آنجا که رسول گرامی، از تمام قرآن آگاهی داشت؛ دستور آمد که درباره قرآن عجله نفرماید، تا آنکه دستور نزول تدریجی آن صادر شود. چنان که میفرماید: در تلاوت قرآن عجله مکن، پیش از آنکه حکم وحی آن صادر گردد. [1] خلاصه این پاسخ این است: قرآن یک وجود جمعی علمی واقعی دارد که یکدفعه در ماه رمضان نازل گردید و یک وجود تدریجی دارد که آغاز نزول روز بعثت بوده و تا پایان عمر آن حضرت تدریجی نازل میگردید.
پاسخ سوم: بعثت با نزول قرآن همراه نبود
چنان که در توضیح اقسام وحی اجمالا بیان شد، وحی دارای مراتبی است که نخستین باری که پیامبر با آن روبهرو میشود، همان رؤیا و خوابهای راستین است و مرتبه دیگر آن شنیدن ندای غیبی و آسمانی است، بدون اینکه با فرشتهای مواجه شود و آخرین مرحله این است که سخنان خدا را از فرشتهای که او را میبیند، بشنود و از طریق وی از حقایق عوالم دیگر آگاه گردد. از آنجا که نفس انسانی در نخستین مرتبه، توانایی تحمل مراتب وحی را ندارد، بلکه باید تحمل آن تدریجی انجام بگیرد، بنابراین باید گفت: در روز بعثت (روز 27 رجب) تا مدتی پس از آن، حضرت فقط ندای آسمانی را مبنی بر اینکه او رسول و فرستاده خدا است، میشنید و هیچگاه در چنین روزی آیهای نازل نشده بود؛ پس از مدتی در ماه رمضان نزول تدریجی قرآن شروع شده است. خلاصه این پاسخ این است: مبعوث شدن پیامبر در ماه رجب، ملازم با نزول قرآن در آن ماه نیست. روی این بیان، چه اشکالی دارد پیامبر در ماه رجب مبعوث به رسالت شود و قرآن در ماه رمضان همان سال نازل گردد. پاسخ مزبور گرچه با بسیاری از متون تاریخ موافق نیست (زیرا بسیاری از