responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فروغ ابدیت نویسنده : سبحانی تبریزی، جعفر    جلد : 1  صفحه : 169

- که لحظه‌ای او را از خود جدا نمی‌کرد- چنین حل کرد که او را در «مکّه» گذاشت و عده‌ای را برای حفاظت او گماشت، ولی موقع حرکت کاروان، اشک در چشمان محمد صلی اللّه علیه و آله و سلّم حلقه زد و جدایی سرپرست خود را سخت شمرد. سیمای غمگین محمّد، طوفانی از احساسات در دل ابو طالب پدید آورد؛ به گونه‌ای که ناچار شد، تن به مشقت بدهد و محمد صلی اللّه علیه و آله و سلّم را همراه خود ببرد. [1]
مسافرت پیامبر در دوازده سالگی، از سفرهای شیرین وی به شمار می‌رود، زیرا در این سفر، از «مدین»، «وادی القری» و «دیار ثمود» عبور کرد و از منظره‌های زیبای طبیعی سرزمین شام دیدن کرد. هنوز کاروان «قریش» به مقصد نرسیده بود که در محلی به نام «بصری» جریانی پیش آمد و تا حدی برنامه مسافرت ابو طالب را دگرگون ساخت. جریان از این قرار بود:
سالیان درازی بود که راهبی مسیحی، به نام «بحیرا» در سرزمین بصری در صومعه مخصوص خود مشغول عبادت و مورد احترام مسیحیان آن حدود بود. کاروان‌های تجارتی، در مسیر خود در آن نقطه توقف می‌کردند و برای تبرّک به حضور او می‌رسیدند. از حسن تصادف، «بحیرا» با کاروان بازرگانی «قریش» روبه‌رو گردید.
چشم او به برادرزاده «ابو طالب» افتاد و توجه او را جلب کرد. نگاه‌های مرموز و عمیق او نشانه رازی بود که در دلش نهفته بود؛ دقایقی خیره خیره به او نگاه کرد. یک مرتبه مهر خاموشی را شکست و گفت: این طفل متعلق به کدام یک از شما است؟ گروهی از جمعیت رو به عموی او کردند و گفتند: متعلق به ابو طالب است. ابو طالب گفت: او برادرزاده من است. «بحیرا» گفت: این طفل آینده درخشانی دارد؛ این همان پیامبر موعود است که کتاب‌های آسمانی از نبوّت جهانی و حکومت گسترده او خبر داده‌اند.
این همان پیامبری است که من نام او و نام پدر و فامیل او را در کتاب‌های دینی خوانده‌ام و می‌دانم از کجا طلوع می‌کند و به چه نحو آیین او در جهان گسترش پیدا


[1]. ابو طالب در اشعار خود سرگذشت این سفر را نقل کرده است: «ر. ک: تاریخ ابن عساکر، ج 1، ص 269- 272 و دیوان ابو طالب ص 33- 35».
نام کتاب : فروغ ابدیت نویسنده : سبحانی تبریزی، جعفر    جلد : 1  صفحه : 169
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست