بی زبان باری کردند چو در این گلزار
بلبل آسا سخنان نغمه سرایی آغاز
بلبل ناطق "منعم" پی تاریخش گفت:
"گل گلزار معانی بشکفته چو بناز"
نمونه اشعار گلزار
تا می عشقت مرا شد در ایاغ
لحظه ای از غم نمی یابم فارغ
شب به یاد شمع رخسارت خوشم
شکر لله نیستم شب بی چراغ
جز که در چاه زنخدانت دگر
یوسف دل را کجا گیرم سراغ
تا بهار است و بود گل در چمن
خوش بود با لاله رویی طرف باغ
خیز چون بلبل سوی گلشن رویم
حالیا کز باغ بیرون رفت زاغ
ساقیا از زهد خشک افسرده ایم
خیز و کن از باده ما را تر
دماغ کی ز گل "گلزار" را
باشد نشاط کز غمت دارد به دل چون لاله داغ
* * *