چو ذکر حق کنی با آن چه نیکوست
تو را جا در بهشت عدن و مینوست
چو دشنامی دهی آتش خریدی
خریدی مار و مور و خود گزیدی
الهی! کن عنایت در قیامت
نبینم از زبان غیر از سلامت
خدایا "غاضری" را ده پناهی
که ناید بر زبانش اشتباهی
نمونه اشعار
مرحوم مشفقی ادیبی شعر شناس بود ولی رغبت چندانی به سرودن شعر نداشت.
اشعار زیر که برای تمثال شاعر عارف مرحوم صغیر اصفهانی سروده شده و در آغاز "مصیبت نامه صغیر" چاپ شده نمونه ای از ذوق ادبی اوست:
بین در این تمثال از چشم خرد روی صغیر
شاعری شیرین کلام و عارفی روشن ضمیر
عالم اکبر در او بنهفته بین از چشم دل
چون صغیر از اسم باشد لیک در معنی کبیر
در بیان، ملک سخن را خسروی مالک رقاب
در معانی، شهر دل را سروری صاحب سریر
در بلاغت، در فصاحت، در ملاحت، در کلام
چاشنی بخش دل اهل نظر آن بی نظیر