responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : گلزار فضیلت : مشاهیر مدفون در تکیه فاضل هندی در تخت فولاد اصفهان نویسنده : قاسمی، رحیم    جلد : 1  صفحه : 228

اتاق خارج شد و با یک سکوت مبهمی از خانه خارج شد و با برادر به سوی منطقه روان شدند و به مجرّد ورود در منطقه (پادگان) دستور صدور معافی را داد. [سال 1328]

بلی در آن زمان که سکوت و خفقان و وحشت دستگاه حاکمه همه جا را فراگرفته بود ایشان در برخوردها و مجالست ها به هر شکلی مخالفت و انزجار خود را با رژیم اظهار می نمودند و هر وقت خبر جدیدی از رژیم یا شاه می شنیدند می گفتند: لعنت اللّه علیهم، و بعضی وقت ها می گفتند: کجاست آن شیر بچه اصفهانی کسروی کش؟ (شهید سید مجتبی نوّاب صفوی)

احتیاط فوق العاده:

از خصوصیات دیگر ایشان که خواص از دوستان را به خود جلب نموده بود، احتیاطات فوق العاده و تقوای ایشان در تمام حرکات، از لباس و خوراک و رفت و آمدها است که بنده دو سه مورد آن را یاد آور می شوم. ایشان از بعضی خیابان ها عبور نمی کردند و می گفتند: اینجا خانه های مردم بوده و خراب شده و تصرف عدوانی شده است.

در لباس پوشیدن حتی یک دکمه که از خارج مملکت بود استفاده نمی کردند.

بعضی مهمانی های متعارف را نمی رفتند و هدیه ها را نمی پذیرفتند و می گفتند: این ها را مردها از نظر این که مرسوم است و چاره ای نیست و تحمیل از طرف زن های خودشان است انجام می دهند، لذا استفاده از آن ها حرام است.

والده رحمه اللّه علیها می گفتند: در مراسم ازدواج یکی از فرزندان، از طرف آن ها پارچه ای به عنوان هدیه طبق مرسوم برای ایشان داده بودند، ولی ایشان قبول نکرده و می گویند: این کارها را زن ها به گردن مردان می گذارند و با رضایت انجام نمی شود و آن پارچه را مسترد کنید، و مادر ناچار دستور را قبول می کنند و آن پارچه

نام کتاب : گلزار فضیلت : مشاهیر مدفون در تکیه فاضل هندی در تخت فولاد اصفهان نویسنده : قاسمی، رحیم    جلد : 1  صفحه : 228
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست