منظور
از جبيره: چوب، پارچه و امثال آن است، كه براى بستن شكستگى وپوشاندن زخم به كار
مىرود و روى پوست را مىپوشاند بطوريكه مانع شستن و مسح كردن پوست بدن شود.
(مسأله
97) كسى كه روى قسمتى از اعضاى وضويش جبيره هست، ولى مىتواند موقع وضو
آن را باز كند و به صورت معمولى وضو بگيرد، بايد آن را انجام دهد.
(مسأله
98) اگر باز كردن جبيره ممكن نباشد و رسانيدن آب به زير آن نيز ميسّر
نشود، بر روى جبيره دست مىكشد و آن از شستن و مسح كردن پوست كفايت مىكند و نوبت
به تيمّم نمىرسد.
(مسأله
99) شستن اطراف زخمى كه روى آن باز است، كافى است و لازم نيست كه چيزى
روى آن بگذارد و آن را مسح كند.
(مسأله
100) اگر موقعيت زخم طورى باشد كه الزاما جبيره قسمتى از عضو سالم را
بپوشاند و اين مقدار متعارف باشد، باز كردن جبيره لازم نيست و كشيدن دست از روى آن
كافى است.
(مسأله
101) اگر براى درمان عضو آسيب ديده ناگزير باشد كه بيش از حدّ متعارف روى
عضو سالم را بپوشاند و برداشتن آن ممكن نباشد، مثل موارد گچ گرفتگىها، كشيدن دست
تَر روى آن كافى است.
(مسأله
102) اگر جبيره نجس باشد، در صورت امكان بايد آن را آب بكشد، يا عوض كند
و يا آن را بردارد و حكم زخم رو باز را انجام دهد. اگر هيچكدام ممكن نشود، بنابر
احتياط واجب بايد وضوى ناقص بگيرد و تيمّم نيز بكند.
اگر
روى زخمى، چسب، روغن و يا پمادى نهادهاند، اگر بتواند روى آن دست بكشد، بايد
انجام دهد و اگر ممكن نباشد، اطراف آن را بشويد و بنابر احتياط واجب