(مسأله
1717) فرزند به صاحب نطفهاى كه نطفهاش از او منعقد شده ملحق مىشود.
خواه اين انقعاد نطفه به وسيله آميزش جنسى صورت بگيرد، يا مثلًا منىِ مرد سرازير
شود و به سوى رحم همسرش جذب شود، يا به وسيله دستگاهى به رحمهمسرش هدايت شود، و يا
اسپرم مرد در بيرون با تخمك زن تلقيح شود، آنگاه در رحم او قرار داده شود.
(مسأله
1718) در تمام فرضهاى ياد شده همه آثار فرزندى و پدر ومادرى بار مىشود،
از قبيل حرمت ازدواج، جواز نگاه، لزوم نفقه و ثبوت ارث و امثال آنها.
(مسأله
1719) اگر اين رابطه و آميزش به صورت نامشروع رخ دهد، از يكديگر ارث
نمىبرند، ولى سقوط نفقه محلّ اشكال است
(مسأله
1720) اگر يكى از طرفين قصد زنا كرده، ولى امر بر ديگرى مشتبه شده، در
ميان كودك و فردى كه به اشتباه افتاده ارث برقرار مىشود، ولى بين كودك و فرد
زناكار ارثى صورت نمىپذيرد.
(مسأله
1721) اگر پس از انقعاد نطفه كودك از راه نامشروع، آن زن و مرد با يكديگر
ازدواج كنند، حكم زنا از بين نمىرود و بين كودك و آنها حكم ارث جارى نمىشود.
(مسأله
1722) اگر زن شوهردار حامله شود و معلوم باشد كه بچه از اسپرم شوهرش پديد
آمده مشكلى پيش نمىآيد، ولى اگر معلوم نباشد، در ازدواج دائم و موقّت، به سه شرط
بچه به شوهر آن زن ملحق مىشود:
1)
رابطه زناشوئى در ميان آنها واقع شده باشد، يا حدّاقل كارى انجام شده باشد كه
امكان انقعاد نطفه از اسپرم او محقق شده باشد، از قبيل سرازير شدن منىِ مرد روى
فرج زن.