عناوين
ياد شده در حبس كردن عين براى بدست آوردن منافع آن به صورت تدريجى، با وقف مشترك
هستند، ولكن در مُلك مالك باقى مىمانند و پس از فوت او به ورثهاش منتقل مىشوند.
(مسأله
1480) حبس كردن عبارت است از تصدّق دادن منافع يك عين و منحصر كردن آن به
فرد يا، افراد و يا طبقه خاصى كه وقف بر آنها جايز باشد، همانند قبيل: فقرا،
طلّاب، حجّاج، زوّار، خادم مسجد و امثال آنها.
(مسأله
1481) حبس كردن همانند وقف نياز به انشاء دارد، يعنى بايد با لفظ يا عملى
كه دلالت بر مراد خود كند، آن را انشا نمايد، مثلًا بگويد: اين اسب را در راه خدا
حبس نمودم. يا آن را در اختيار كسى قرار دهد كه براى او حبس نموده است.
(مسأله
1482) اگر مالك عينى را براى مدت معيّنى حبس نمود، در آن مدّت الزامى
مىشود و پيش از سپرى شدن آن مدت نمىتواند از آن برگردد. و اگر در اثنا فوت نمايد
ورثه نيز حق ندارد آن را برهم بزنند.
(مسأله
1483) پس از سپرى شدن مدّت تعيين شده منافع آن به مالك ويا به ورثه او باز
مىگردد.
(مسأله
1484) يكى از مصاديق حبس، «سُكنى» مىباشد و آن اختصاص به مسكن دارد. و
منظور از سُكنى اين است كه حق سكونت در آن مسكن را به فرد