منظور
از «حَجر» آن است كه انسان به جهت كمى سلطنتش، از تصرّف در جان و مال خود ممنوع
باشد.
(مسأله
1391) مهمترين عوامل حجر چهار چيز است:
1)
خردسالى
(مسأله
1392) كودك پيش از آن كه به حدّ بلوغ برسد، نمىتواند بدون اجازه سرپرستش
در جان و مال خود به طور مستقل تصرّف كند، اگرچه مميّز باشد، مگر در وصيّت.
(مسأله
1393) كودك غير مميّز نمىتواند در جان و مال خود و يا جان و مال ديگرى
تصرّف كند، اگرچه ولىّ كودك و يا آن شخص اجازه تصرّف داده باشند.
(مسأله
1394) اگر كودك فقط نقش واسطه را ايفا كند، يعنى با اجازه ولى خود و صاحب
اختيار چيزى، پيام او را به طرف مقابل برساند، مثل اينكه شخصى پولى را توسط كودك
خردسالى به محل تجارت طرف معامله بفرستد، تا به او اعلام كند كهصاحب پول جنس مشخّصى
را از او در مقابل اين پول مىخواهد، او نيز متصدى ايجاب و قبول شود مانعى ندارد.
(مسأله
1395) بلوغ:
به
علم و دو شاهد عادل و ادّعاى خودش، (به شرط اينكه متّهم به دروغگويى نباشد) ثابت
مى شود.[21]
[21] ( 1) علائم بلوغ در اول كتاب در سر آغاز احكام تقليد بيان گرديد.