خط ديگرى را برگزيده است، يا تاجرى كه از شهر معيّنى جنس تهيه ميكرد، براى تهيه جنس به شهر ديگرى مسافرت ميكند.

(مسأله 1216) رانندهاى كه در مسير معيّنى كار ميكرد، اگر به مقصد ديگرى براى زيارت، سياحت، معالجه و امثال آنها مسافرت كند، نمازش شكسته است.

(مسأله 1217) كسى كه كارش رانندگى است اگر وسيله نقليهاش را در شهرى براى تعمير ميگذارد و با وسيله ديگرى به وطن خود ميرود، بايد نمازش را شكسته بخواند.

(مسأله 1218) كسى كه سفر را براى خود شغل انتخاب ميكند، مانند راننده و ناخدا، از اوّلين سفر خود نمازش را بايد تمام بخواند و نيازى به تكرار مسافرت نيست، تا حكم كثيرالسّفر بر او جارى شود.

(مسأله 1219) كسى كه براى هدف خاصّى چون تجارت، تدريس و معالجه سفر ميكند، بايد مدّتى به اين سفر ادامه دهد تا حكم كثيرالسّفر بر او جارى شود، و در مسافرتهاى نخستين بايد بنابر احتياط واجب بين نماز شكسته و تمام جمع كند.

(مسأله 1220) اگر انسان فقط در زمان خاصّى، مثلًا در فصل تابستان به كثرت مسافرت ميكند، در آن محدوده حكم كثيرالسّفر بر او جارى ميشود و در ديگر فصلها بايد نمازش را شكسته بخواند.

(مسأله 1221) با يكى دو بار سفر كردن حكم كثيرالسّفر جارى نمى شود، اگر چه به درازا بكشد، بلكه لازم است تصميم بر ادامه مسافرتهاى پياپى داشته باشد تا حكم كثيرالسّفر جارى شود.

(مسأله 1222) در مسافرتهاى طولانى، اگر مدّت مسافرت با مدّت اقامت در وطن برابر باشد، ظاهراً حكم كثيرالسّفر جارى ميشود، ولى اگر